تو روز های عادی نه
ولی تازگیا هر موقع دعوامون میشه میگه پشیمونم که باهات ازدواج کردم ، حتی یه بار برگشت گفت اینجا کلی دختر التماس میکردن تا باهاشون باشم و با اونا ازدواج کنم
اون روز گفت اگه بخاطر آبروم نبود طلاقت میدادم ولی الان مجبورم مردونگی کنم فقط برم کار کنم و پول در بیارم تا زندگی کنیم ولی کاش اون روزی که داشتم میومدم دنبالت تا فراریت بدم از خونتون پام میشکست
میدونی به کجاش میسوزم خواهر 😭 به اونجاش که خودم با پای خودم به خاطر این دیونه از خونمون فرار کردم
منی که پدر مادرم عین پروانه دور سرم میگشتن
از روزی که فرار کردم مادرم بهم گفت یه روزی میشه تو هم عین من تنها میمونی همونجور که منو تنها کردی اون کسی که دوست داره تنهات میزاره
یکی نیس بگه بیا مادر جان اون روز به این زودی فرا رسید 😭😭