2777
2789
عنوان

دلم گرفت یه خاطره بگم

107 بازدید | 6 پست

یکی از پسرای هم کلاسیم رو دوست داشتم بیشتر از ۶ سال بهش گفتم هیچی نگفت فقطتشکر کرد منم دیگه ازش دوری کردم یادمه یه بار از کنارش رد شدم تو محل کارمون که بیمارستانه بعد برگشت گفت خانم دکتر من چند قدم رفته بودم جلو اونموقع هم بهش گفته بودم بیشتر از یک سال مبگذشت خواستم برگردم نگاش کنم یادم افتاد استادم هم تو سالن بود هر وقت یادم میفته خداروشکر میکنم برنگشتم ولی جقدر منتظر بودم صدام کنه الانم ازدواج کرده من دیکه دوسش ندارم ولب بعضی وقتا یادم میفته هر چند میدونم آدم مزخرفی هست 

برای مه انسان هآ پیش میاد 

به نام کاربری دقت نمیکنم😑‌نظر شخصی منه ممکنه با من مخالف باشید احتیاجی به دعوا و گارد نیست ما هرکدوم‌ دنیای خودمون با افکار خودمون رو داریم... ... .یاد بگیریم بهم احترام بزاریم تا خودمون هم لایق احترام باشیم🤍. براتون ارزو میکنم ارزو هاتون خاطرهاتون بشه💜ولی هیچوقت خاطرهاتون ارزو نشه🔮🎭

بچه ها باورتون نمیشه!  برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
داغ ترین های تاپیک های امروز