2777
2789

گفتم پدرم که میاد از سرکار 

همیشه میرم به استقبالش و میبوسمش و خسته نباشید میگم 

از اولللل عمرمممم

هممون همین کارو میکنیم درواقع

مامانم عادتمون داده

اینجا مسخره کردن انقد😂 یکی گف مگه نونواییه یکی دیگ گفت مگه چند سال نمیبینینش

منو بگو فکر میکردم همه همینن😂😄

.

شما سالم تر رشد کرده ای

اینجا خیلی کاربرا جلوی برادر و پدر روسری سر میکنن

حالت امروز بده؟ اتفاق بدی پیش اومده؟ حس میکنی بدبخت شدی؟ یه لحظه صبر کن. از خودت دور شو. توی تاریخ دور شو. اتفاق هایی رو به یاد بیار که فکر میکردی ازشون زنده بیرون نمیایی. چی شد؟گذشت. به اتفاق هایی فکر کن که توی طول تاریخ برای آدمها پیش اومده.به جنگ به قحطی به بیماری ها. حالا توی جغرافیا از خودت دورشو. به کشورهای دیگه فکر کن. به آدمهای دیگه. دردت در مقایسه با دردهایی که بشر متحمل شده چقدر بزرگه؟ چقدر عمیقه؟ من اینجوری با مسائل ناخوشایند برخورد میکنم و یهو میبینم ای بابا درد من چقدر کوچیکه 

من دو سال تمام بیهوده یه مسیر طولانی رو برای درمان حضوری پسرم می‌رفتم که بی نتیجه بود.😔 الان  19 جلسه گفتاردرمانی آنلاین داشتیم و خودم تمرین میگیرم و کار میکنم. خدارو شکر امیرعلی پیشرفت زیادی داشته 😘

اگه نگران رشد فرزندتون هستین خانه رشد  عالیه. صد تا درمانگر تخصصی داره و برای هر مشکلی اقای خلیلی بهترین درمانگر رو براتون معرفی میکنن من از طریق این لینک مشاوره رایگان گرفتم، امیدوارم به درد شما هم بخوره

بابای من ی بار بهم گفت به زن بابام بگم بیاد استقبالش😂😂 فکر کنم حس خوبی میده بهشون 

نابودی اسراییل خونخوار و هرچی هرزهٔ بی بند و باره صلواااتتت😂لطفا از شیرینی های بچتون تاپیک بزنین😬دلمون گرفت بابا😑

من از بچگی تا حالا بابامو بوس نکردم

بچگی هم یادم نمیاد اینکارو کرده باشم

بابامم اصلا بوسمون نمیکرد

درخواست حذف تایپیک بنا برقول سال گذشته ،لطفا یه صلوات برای درامان موندن همه مسلمونهای دنیا از دست ظالمین بفرستید ممنون،

کار درستی میکنی👏🏻

ما هم همین کارو میکردیم مادرم بهمون یاد داده بود و چقدر پدرم خوشحال میشد🥹

الان هم من و بچه ام به استقبال همسر میریم 

 اَللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ وَالِ مُحَمَّدٍ

خیلی کار خوبی میکنی

این کارا واسه ماهایی ک تهش عید به عید یه روبوسی کنیم،قفله

خوبه ک تو خونتون انقدر سلامت روان جریان داره

من افتادم توی یه چاهِ پنج متری و تو،،،یه طناب سه متری برام انداختی پایین....بگم نیستی، دروغ گفتم...بگم هستی، خیلی کمه):                                                         برایت نوشته بودم که از وضع موجود به ستوه آمده‌ام و در فکر نجات دادن خود هستم؛ زمان زیادی گذشت، اما حقیقت این است که مفهوم «نجات» حتی نزدیک هم نشد به این امپراطوری خاکستر و ویرانی.                                               ‏یاد اون بچه میفتم که تو مدرسه رو کیفش نوشتن `خر` ...با غم و اندوه و بغض اومده خونه.. مامانش گفته عب نداره کیفت رو برات با صابون تمیز می‌کنیم..گفته کیف رو ول کن من خرم؟؟من که اینقدر با همه مهربونم):    حکایت مواجهه من با آدم‌هاییه که یهو ازشون عجیب‌ترین بی‌مهری‌ها رو میبینم...

من که ندیدم اما اگه اینجوری نوشته بودی کسی مسخره نمیکرد مثل حالا یه متن جذاب و خوب به نظر میرسید حتما یه مدل دیگه نوشتی 

یادش بخر یه خانم اینجا بود میگفت سه تا بچه زیر ده سال  دارم به صف میکنم باباشون میاد دستشو ببوسن بگن مرسی که به ما نون میدی گرسنه نمونیم  تازه هر انتقادی هم میکردیم به ادبیاتش  نفریمون میکرد 😅

کاش میشد از مردگان پرسید بالاخره رنج پایان یافت ؟

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
داغ ترین های تاپیک های امروز