سلام وقت بخیر مشکل جدی برام دیش اومده خواهشا خواهرانه راهنماییم کنین خواهشا همه شو بخونین بعد جواب بدین
من یک ساله عقدم وقتی اومدن خاستگاری گفت طبق رسم شهرستانمون پسرم رو حمایت میکنم از همه لحاظ و وقتی خواستن برن خونه خودشون براشون خونه میخرم .
خانواده منم دیگه حرفی نزدن الان کلا ورق برگشت خورده رفتارش کلا عوض شده
یه باغ داشتن میخواستن بذارن برای فروش تا برای ما آپارتمان بخرن ولی نمیدونم چی شد یهو شروع کردن به ساختنش دارن یه خونه ویلایی میسازن که میلیارد ها قیمتشه الان میگه آپارتمان تمسخرم خونه جدیدم خودم اسباب کشی میکنم شما بیاین خونه قدیمی ما بشینین یا ام برین رهن . وضع مالیشون خوبه میتونن زمین بفروشن و بخرن یعنی اینجوری نیست که بگم تواناییشو ندارن
من انتظار زیادی ندارم واقعا میدونم الان کسی که ازدواج میکنه خودش باید از پس خونه و جهیزیه و این چیزا بربیاذ پلی نظرم بر اینه حالا که شهرستانیم و به قول مادرشوهرم همه چیزو باید طبق رسوم خودمون بریم اینم یه رسمه برا پسرشان یه طبقه خونه بخرن همونطور که پدر مادر من قراره برام جهیزیه بخرن به خدا فرشی که پسند کردم جفتی ۵۰۰ ۴۰۰ میلیونی خانواده منن وضعشان خوبه یعنی در یه سطحیم .
من انتظار ندارم که خونه ویلایی رو بده به ما اما اصلا نمیتونم برم تو خونه ای که ۲۰ ۲۵ سال پیش ساخته شده و به اصطلاحی کهنه هست زندگی کنم اینجا همه عروس دوماد میرن خونه جدید مادرشوهر میمونه همون خونه خودش
خیلی عاجز موندم نمیدونم چیکار باید بکنم یا چی بگم😞