طلاق تو عقد

دوسالی میشد ک جداشد آشنایی شون روبهم نگفت ولی ی اخلاقی داره میگرده خودش پیدامیکنه

 من خودم30سالمه ومجرد هیچ انگیزه ای ندارم دنبال رابطه دوستی واینانیستم ولی شرایط جوری شده انگارخودت باید بری دنبالش 

بله چندتا داشتن ولی چون ماازوصلت باغریبه چشممون ترسیده بود پسرداییم رو قبول کردیم

استارتر برو پیش مشاور

البته مشاورِ خووب که فقط چشمش به ساعت نباشه

وقتی به این درک برسی که خدا دوست داشته این اتفاق برات افتاده تا تورو زندگیتو از شر این آدم پاک کنه،ناراحت که هیچ سجده شکر به جا میاری

من عقد نکرده بودم ولی توو دوران آشناییِ طولانی بودم

یه شب به آسمون نگاه کردم گفتم خدایا اگه فلانی به صلاحم نیست خودت راهشو جدا کن

ببین خییلییی غصه خوردماااا کلللی مشاوره رفتم ولی بعد از چند وقت فهمیدم خدا چقد دوستم داشته که این پست فطرتُ از زندگی من حذف کرده

من ۹ ماه بعدش ازدواج کردم

انقد خجالت میکشیدم فک میکردم بقیه میگن مهر طلاقش خشک نشده دوباره شوهر کرد ولی بعدش ک هر چی بیشتر با همسرم می‌گذراندم ب این نتیجه میرسیدم ک خدامنو خیلی دوس داشته ک نذاشته زیاد بشینمو غصه بخورم

خداروشکر الان مث قدیما نیس ک ب مطلقه مث جزامیا نگاه کنن

اصلن نگران نباش قشنگم انشاالله آینده خوبی در انتظارته فقط مثبت فک کن

آره یجورایی سنتی بود

همسرم عکسمو دیده بودن عاشقم شدن بخدا باورم نمیشد من زمان مجردیام کسی اینجوری عاشقم نشده بود 

همش کار خدا بود من خیلی زود از اون حالت بی حسیم در اومدم

اگر چ ک سایه طلاق لنتی همیشه رو سر آدم سنگینی میکنه

کمتر ی سال سنتی

اره 

مرسی فداتشم