2777
2789

بچه ها تو یه حیاطیم از اول نامزدی خانواده شوهرم بی دلیل با من ضد بودن انگار یه خاری بودم به چشم اینا بعد روز عروسی اومده بودن داخل خونه من بزن و برقص بود قبل از اینکه من برسم از تالار و آخر شب و بعد عروسی گردونی دیدم همشون خونه من هستن فرداش تو خونه دعا پیدا کردم یکی لای پرده یکی تو بالشت یکی تو هود آشپزخونه حروفای عجق وجق نوشته بود انداختم دور چون اعتقاد اینا ندارم بعد از روز عروسی تا همین الان با همسرم یه روز خوش نداشتیم همش جنگ دعوا انگار دو تا قطب متفاوتیم تا که الان دو سه ماهه دیدم مریض میشم فکر کنید تو جا بودم کلا بعد از شوهرم بدم میومد میومد خونه میترسیدم از قیافش کلا میخواستم فقط نباشه تا مادربزرگم پیگیری کرد دید تو خونه نمیتونن بزارن رفتن طلسم گرفتن چال کردن خانواده شوهرم برای من اینو باطل کردیم ولی باز میرن میکنن از این کارا نمی‌دونم چیکار کنم از دستشون همشون تو این کاران مخصوصا مادرشوهرم نمی‌دونم کلا جدا بشم چون نمیزارن زندگی کنیم واقعا موندم چیکار کنم

بچه یه چیزی تو دلم مونده نگم میترکم😍

جاریمو بعد مدت‌ها دیدم، انقدرررر لاغر شده بود که شوکه شدم! 😳

پرسیدم چی کار کرده تونسته اون لباس خوشگلشو بپوشه تازه دیدم همه چی هم می‌خوره!گفت با اپلیکیشن "زیره" رژیم گرفته 
عید نزدیکه و منم تصمیم گرفتم تغییر کنم. سریع از کافه بازار دانلود کردم و شروع کردم، تازه الان تخفیف هم دارن! 🎉

شما هم می‌تونید با زدن روی این لینک شروع کنید

ببین اعتقاد تو مهم نیست. مثل این میمونه که بگی من به آتیش اعتقاد ندارم بنابراین منو نمیسوزونه، ایا ا ...

نه واقعا ولی خب تا حدودی الان میگم این مشکلات زندگیم ربط داره به این کارایی که خانوادش میکنن

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778

جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته

بنظرتون دیر شده

nopor | 39 ثانیه پیش
2791
2779
2792
داغ ترین های تاپیک های امروز