2777
2789

ساعت چهار صبح خوابیده بودم درس میخوندم 

شش بلند شدم اماده واسه سرکار یک برگشتم 

نشستم امتحانمو مرور کردم سه رفتم دانشگاه 

پنج امتحان تموم شد 

بلافاصله رفتم یکی از کلاسای خصوصیم 

هفتم برگشتم 

امروز شبیه ربات بودم 🙁😔

خیلی مزخرف مث همیشه سر شیر نخوردن بچم دارم حرس میخورم 

بیا ناشناس حرفاتو بزن  https://harfeto.timefriend.net/17248577849998   از چشمان کوچک فیل فهمیدم آنکه غنی تر است محتاج تر است

خسته کننده

ناراحت کننده

کمی گریه کردم و یه خرده بهتزم

روزی سگی داشت در چمن علف می‌خورد. سگ ديگری از کنار چمن گذشت. چون اين منظره را ديد تعجب کرد و ايستاد. آخر هرگز نديده بود که سگ علف بخورد! ايستاد و با تعجب گفت: اوی ! تو کی هستی؟ چرا علف می‌خوری؟! سگی که علف می‌خورد نگاهش کرد و باد در گلو انداخت و گفت: من؟ من سگ قاسم خان هستم! سگ رهگذر پوزخندی زد و گفت: سگ حسابی! تو که علف می‌خوری؛ ديگه چرا سگ قاسم خان؟ اگر لااقل پاره استخوانی جلوت انداخته بود باز يک چيزی؛ حالا که علف می‌خوری ديگه چرا سگ قاسم خان؟ سگ خودت باش...     #زمستان بی بهار / ابراهیم یونسی

بچه ها باورتون نمیشه!  برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.

رفتم اموزشگاه

طرفای ۱ اومدم خونه

بد با مامانم رفتم خرید تا ۶،۷

کلا بدنم درد میکنه

دندونم درد میکنه

فردام باید ۶ پاشم

•دنیایِِ آرزوهام تو چشمایِ هیزٍ تو نیست :/                          •اگع الماس نباشع برا من نیست:/                                             •و در آخر هیچکس ب زیبایی حرفهایش نبود!:/                                     ○آدم تنها باشع ب "خ♡دا" نزدیک ترع○
رفتم اموزشگاهطرفای ۱ اومدم خونهبد با مامانم رفتم خرید تا ۶،۷کلا بدنم درد میکنهدندونم درد میکنهفردام ...

انسان بودن چقده سختمه


•دنیایِِ آرزوهام تو چشمایِ هیزٍ تو نیست :/                          •اگع الماس نباشع برا من نیست:/                                             •و در آخر هیچکس ب زیبایی حرفهایش نبود!:/                                     ○آدم تنها باشع ب "خ♡دا" نزدیک ترع○

صبح زود پاشدم رفتم دادگاه تا ۲ ظهر بعد برگشتم کلا دراز کشیدم تا همین الان که خوابم نمیبره😑

هیچکس از سیل خوشش نمیاد ولی همه عاشق نم نم بارونن صدتو واسه کسی نذار، یه نمه کافیه... به یه جایی از زندگی رسیدم که فرمایش همتون متینه🤦‍♀️

رفتم اموزشگاهطرفای ۱ اومدم خونهبد با مامانم رفتم خرید تا ۶،۷کلا بدنم درد میکنهدندونم درد میکنهفردام ...

منم میخواستم هفت برم با مامانم خرید ولی از خستگی بیهوش شدم موندفردا اگه وقتبشه

دیشب تا ۲ درس می‌خوندم 

صبح ۷ بیدار شدم دوباره تا ۱۱ درس خوندم 

از ۱۱ تا ۳ ناهار درست کردم خونه جمع کردم و یکم استراحت 

از ۳ تا ۹ هم دوباره درس 

بعدم شام و استراحت 

الآنم میخوام بخابم 

•💎•

بگو ببینم

من از صبح بچه ها رو میبرم مدرسه برمیگردم کارهای خونه نظافت اداره پست بعد هم با دوستم رفتم کافه دوباره دنبال بچه ها غذا دادم پسرم برم کلاس آوردم درس خوند ازش پرسیدم دوباره غروب بردم مسابقه و بعد خونه و کارهای خونه این روزهای عادیه پنجشنبه ها از ۹تا ۱/۳۰کلاس بچه ها خودم یکسره تو ماشین ام بعد هم نهار بعد از ظهر تا غروب دوباره کلاس 

من از صبح بچه ها رو میبرم مدرسه برمیگردم کارهای خونه نظافت اداره پست بعد هم با دوستم رفتم کافه دوبار ...

خب مثلا اینکه رفتید کافه برنامه خسته کنند ای نبود 

بقیشم که میگید روتین زندگیه همه لباس جمع میکنن غذا میپزن نطافت میکنن 

و اینکه رفتو آمدم طبیعتا همه دارن مثلا میخوایی بری سرکار طبیعتا باید راه بری 

بیشتر روتین بود کاراتون 

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792