من از خانواده خودم خیلی دورم
به خانواده شوهرم نزدیکم
در عین حال برادرشوهرم رفته شهر زنش زندگی میکنه و از ما خیلی دوره
بعد الان اومده به مامانش اینا سر بزنه بدون زنشم اومده
من شوهرم بهم گفت برو خونه بابات منم برم خونه بابام پیش برادرم
من قبول کردم ولی برادرشوهرم داشتم میومدم به شوهرم میگفت من خونه بابا نمیمونم اینجا خیلی سرده بریم خونه شما (پدرشوهرم رفتن تو یه روستا که گاز نداره حموم نداره)
بعد الان از یه طرف ناراحتم من نیستم میرن خونه من میمونن مخصوصا که اگه مامانشم بره کل وسایلمو میگرده از یه طرفم حوصلشونو ندارم چند روز ازشون پذیرایی کنم کمکم نمیکنن. نمیدونم وایسم رفت برگردم یا زودتر برم تو خونم لنگر نندازن...
چ کنم؟ شما بودین چیکار میکردین؟