من شوهرم خوب بود این بچه ها پدرم درآوردن از صبح تا شب وقتم برای این دو تاست صبح اون ببرم مهدکودک عجله ای بیام خونه درس این باهاش کار کنم و کارهای خونه انجام بدم و ناهار درست کنم و بفرستم مدرسه بعد عجله ای برم اون از مهد بیارم دوباره ناهارش بده دستشویی ببر و ... تا اون از مدرسه بیاد
بعد هم تا چند ساعت دو تا بچه سر هر چیز کوچیک دعوا و جیغ و پنج کشیدن هست آخر شب فقط مثل درمونده ها می شینم و به گوشی زل می زنم
گفتم که من قصد بچه داشتن ندارم
ولی وقتی همه مسئولیت ها رو دوش یک نفر باشه معلومه که این تفکر به وجود میاد
شما در هر حالتی باید برای خودت وقت بذاری از همسرت کمک بگیری
بچه هام از یه سنی به بعد مستقل تربیت شن که مادر بتونه آزاد باشه
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز