هیچی ترسناک تر از این نیست که دست خالی بری اون دنیا
یک عالمی می گفت در یک مکاشفه من دیدم که مردم و همه رفتن و دو فرد وحشتناک داشتن میومدن سمتم میگفت وحشت تمام وجودمو گرفته بود تا اینکه هی نزدیک و نزدیک تر شدن که یکهو با شنیدن صدایی از پشت سرم متوجه پشت سر شدم همزمان دیدم اونها رفتن می گفت امام رضا اومده بود پیشم بهم گفت فلان اندازه اومدی زیارتم فک کنم ۳۴ بار بود گفت ۳۴ جا میام پیشت بهت کمک میکنم