2777
2789

سلام خانما خوب هستین‌

ماجرا برای ۷ ماه قبله حامله بودم و اینکه سریع میگم بچه دارم شاید دیر شد و اینکه دلیلی ندارم دروغ بگم 

من به برادر شوهرم شک داشتم چون هیچوقت شوهرم نمیذاشت زیاد خونشون بمونم و نمیدونم حس ششم یا چی من همیشه فکر میکردم یه کارایی میکنه رابطم بت جاری هم زیاد خوب نبود یه روز به سرم زد من رابطمو باهاشون جور کنم تو یه ساختمونیم یکی دو هفته رفتم خونشون اونو دعوت کردم یواش یواش سر حرفو باز کردم میگفت به شوهرم اعتماد دارم و فلان

الان ادامشو مینویسم 

من دو سال تمام بیهوده یه مسیر طولانی رو برای درمان حضوری پسرم می‌رفتم که بی نتیجه بود.😔 الان  19 جلسه گفتاردرمانی آنلاین داشتیم و خودم تمرین میگیرم و کار میکنم. خدارو شکر امیرعلی پیشرفت زیادی داشته 😘

اگه نگران رشد فرزندتون هستین خانه رشد  عالیه. صد تا درمانگر تخصصی داره و برای هر مشکلی اقای خلیلی بهترین درمانگر رو براتون معرفی میکنن من از طریق این لینک مشاوره رایگان گرفتم، امیدوارم به درد شما هم بخوره

دلم به حال جاریم سوخت بالاخره منم زنم

بگو اینارو ول کن

آتشکده بتکده قبله منه در خانه کاشانه من نور خدایی گرمی بده بر جان منه شور شب افروز تا شعله کشد از دل من آتش پور سوز میخوام زنده بمونم میخوام با تو بمونم 🌸

چکارشون داشتی اگه جنسی نبود زندگی شون رو نمیریختی به هم حداقل

یاد جاریم افتادم تا فهمید شوهرم خیانت چتی کرده دوان دوان اومد بالا که آمار بگیره 

منم خنگ بودم به همه فهموندم ولی فهمیدم هر اتفاقی هم بیفته نباید به کسی بگی مخصوصا جاری که عین هوو میمونه مخصوصا اکه تو یه ساختمون باشی بپا ۲۴ ساعته داری

تو مثل یه خواب خوب فانتزی 
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792