اسکندر مقدونی که افتاد تو بستر مرگ مادرش خیلی گریه زاری میکرد
اسکندر وصیت کرد بعد از مرگم اول چهار تا زن پیدا کن که غم از دست دادن نکشیده باشن همراه اونا برام عزاداری کن قبلش نه.
مادره هم رفت کل کشور رو گشت و حتی یکی هم پیدا نکرد.
بعد از مدتی فهمید منظور پسرش چی بوده. هیچ زنی در جهان نیست که غم نکشیده باشه.