من خودم از۱۶سالگی افکارخودکشی داشتم تا حدود ۲۸ سالگی،، ولی همیشه اعتقاداتم و ترس از عذاب وجهنم و اینکه بعد من خانواده ام چی به روزشون میاد مانعم میشدشهامتشو نداشتم ولی همیشه قبل ازخواب توی ذهنم خودکشی رو تصورمیکردم و احساس خفگی ازترس بهم دست میداد من زندگی خیلی سختی داشتم خیلی عذاب کشیدم اما خداروشکر اینکارو نکردم یعنی وقتی ار نظرعقلی پخته ترشدم به این باور رسیدم که خودکشی راه حل نجاتم نیست ونمیتونه باشه..وزندگی من نباید اینجوری تموم شه ..هرچی ازخدا دورتر بشیم هرچی نا امیدتر بشیم دنیامون تاریکترمیشه انگاریه دست نامرئی مارو بیشتر سمت نابودی میکشه و تو دامش گرفتارمیشیم ...من صبر کردنو ترجیح دادم تا اینکه اینکار وحشتناکو انجام بدم..چون ازعاقبتش همیشه میترسیدم ..الانم حتی لحظه ای به خودکشی فکرنمیکنم روحم تحت هر شرایطی درآرامشه حتی تو اوج مشکلات وسختیا ..فقط ازخدا میخوام خدا به همگیمون صبر بده چون واقعا زندگی سخته ..الانم همگی یه فاتحه بخونیم به نیت این دوست عزیزمون وتمام کسایی که خودکشی کردن انشالله که روحشون همیشه درارامش باشه وخدا بیامرزدشون..الهی آمین