خواهرشوهرم میخواد با شوهرم آشتی کنه
و ظاهرا یکیو پادرمیونی کرده
و شوهرم بیخبر رفته دیده خواهرش اونجاس و خواهرشم اشک تمساح میریخته و شوهرمم یکمی رام شده چون اصلا دل نداره وکینه ای نیست
(حالا بگم از خواهرشوهر عفریته ام که زندگیم رسید به طلاق و خود این خواهرشوهر مارصفتم کلی دلمو شکوند وکلی حرف و توهین و قضاوت کلی شوهرمو تو زمان قهر پر میکرد علیه من شکایت کنه و خیلی اذیتم کرد و چقدر دروغ پشت سرم گفت حتی تهمت دزدی زد و جلو همه ابرومو برده بود)وقتی هم برگشتم و شوهرم منو برگردوند
ونخواست طلاق بده دیونه شد درحدی که باشوهرم دعوا کرد و شوهرمم قطع ارتباط الان بعد چندماه پیداش شده
دیشبم به شوهرم گفتم باینهمه میخوای بازم مثل سابق بهش برگردی واقعا رسما عقل نداری اونم گفتم نه میدونم سیاسته(ولی شوهرمو میشناسم قشنگ ته دلش اروم شده بود و انگار بدش هم نمیاد با خواهرش اشتی کنه)
الان چکارکنم ؟واقعا ناراحت میشم از فکرش ک شوهرم بخواد باخواهرش ک اینهمه بهم بدی کرده درارتباط باشه
