به خدا گیر نمیدم قبلاگیر میدادم اونم الان کلا ترکش دادم هیچی به هیچی ازون زنایی هستم که مردا دوس دارن نه میگم کم برو بیرون نه میگم با فلانی نگرد هیچی ولی متوجه شدم همسرم هی دروغ میگه بهم سر کوچیک ترین چیزا😐چیزای بیخودااا یعنی موندم که انقدر دروغ گوه یه زمانی چطور یه حرف راست میزنه بهش باور کنم
تو عقد هستیم رفته بود بیرون با پسر عمه ش انقدر جوجه خریده بود کلی اضافه مونده بود اخرم داد بود پسر عمه ش همه رو مادر اونم گفته بود به همسرم با مادرت بیا خونه مون بقیه شو بخورید زیاده منم گفتم عه تو خریدی جوجه رو (به خدا اگه میگفت خودم خریدم هیچی نمیگفت و کاری نداشتم)برگشت گفت نصف نصف خریدیم من میدونم غیر ممکنه اون پسر عمه ش پول داده باشه چرااااا دروغ میگه به من😐منم حوصله بحث و اینکه بروش بیارم و دعوا کنم نداشتم گفتم خوش بگذره خیلیم عالی.دلیلش واقعا چیه