2777
2789
عنوان

مشکلات من با شوهرم عادیه یا نه

247 بازدید | 7 پست

میخوام بچه دار بشم قبلش وسواس گرفتم. 

مشکل من اینه خانواده شوهرم به خصوص مادرش خیلی تو زندگیمون دخالت میکنن، مادرش واقعا سطح فکری و فرهنگشون پایینه یعنی کلا متوجه نیست این چیزا بده.کسی هم اجازه دخالت نده از نظر اون حق و نداره و میشه آدم بده. شوهر منم بعضی اخلاقا و طرز فکراش به خانوادش رفته. منتهی بچه ننه و دهن بین نیست ولی خب آدمیزاده دیگه گاهی دیدم حرف مادرش هم گوش میده. 

خوبی های شوهرم هم اینه کوتاه میاد، مهربونه، بی احترامی اصلا نمیکنه، از نظر مالی و شغلی هم خیلی خوبه. هیز و بی تعهد هم نیست. 

یکسال پیش هیچ امیدی نداشتم، همه روش ها رو امتحان کردم تا اینکه بعد از کلی درد کشیدن از طریق ویزیت آنلاین و کاملاً رایگان با تیم دکتر گلشنی آشنا شدم. خودم قوزپشتی و کمردرد داشتم و دختر بزرگم پای پرانتزی و کف پای صاف داشت که همه شون کاملاً آنلاین با کمک متخصص برطرف شد.

اگر خودتون یا اطرافیانتون دردهایی در زانو، گردن یا کمر دارید یاحتی ناهنجاری هایی مثل گودی کمر و  پای ضربدری دارید قبل از هر کاری با زدن روی این لینک یه نوبت ویزیت 100% رایگان و آنلاین از متخصص دریافت کنید.

ببین هممون تو زندگیمون یکی دخالت میکنه مهم اینه بهش اجازه ندیم زیاد دخالت کنه منم دارم از این مسائل خانواده شوهرم خوبنا یه جاری دارم آب زیر کاهه همه می گن خوبه ولی جدیدا فهمیدم میزنه خودشو به گیجی دخالت میکنه اما منم حقشو میدم در فرصت مناسب

عزیزم 

منم دوست ندارم بچه دار شم 

چون شوهرم و برادرش خیلی بهم وابسته ن و شوهرم همه چیزو واسه داداششم میخواد 

مثلا از الان تا زمانیکه ما یه ماشین دیگه بخریم ، به برادر شوهرم گفته ماشینی که داریم واسه تو 

هر چیزی داره میبخشه به برادرش، هر کاری برادره دوست داره انجام میده ، سعی می‌کنه راضی نگهش داره

منم یکساله ازدواج کردم و دوست ندارم بچه دار شم 

الآنم حوصله خودشو ندارم چه برسه بچه شو 

عزیزم منم دوست ندارم بچه دار شم چون شوهرم و برادرش خیلی بهم وابسته ن و شوهرم همه چیزو واسه داداششم م ...

وای بحث منم هست ببین نمیدونم چرا سوپرمن میشن انگار ما ناجی هستیم ولی باید استقامت کرد من عقدم ولی چند وقتی یبار یه حال اساسی بهش میدم حد خودشو بدونه

وای بحث منم هست ببین نمیدونم چرا سوپرمن میشن انگار ما ناجی هستیم ولی باید استقامت کرد من عقدم ولی چن ...

ببین خوب چشماتو باز کن 

من برگردم به عقب اصلا باهاش ازدواج نمی‌کردم 

پدر نداره خودمو کشتم تا وابستگیش به مادرش کمتر شد 

امااااا با برادرش اگر بزاریش منو با برادرش تقسیم می‌کنه 

یه جوری برادر برادر می‌کنه انگار هیچکس برادر نداره 

ماشینشو بهش داد ، تو مغازه شریکش کرد 

یه جوری رفتار میکنن انگار شوهر من زیر دست برادرشه، حالا برادره ۱۰ سال از شوهرم کوچکتره و یه جوری رفتار می‌کنه انگار دنیا مال خودشه 

شوهر من هر سری برادرش همراهش باشه رانندگی نمیکنه و برادرش رانندگی میکنه، چرا؟ چون برادرم تو همین و سالهای خودش ماشین خوب نداره و دوست داره ماشین خوب سوار شه 

برادرشم آنقدر عقده ای بار اومده که هرررررر جا میشینه میگه ماشین من، مغازه من و ....

از خدا می‌خوام یا شوهرم درست بشه یا بمیرم ، چون خانواده م اجازه طلاق بهم نمی‌دن 

خدا می‌دونه چندین دفعه مرگشو تصور کردم و بعد از مرگش چطور زندگی کنم 

من تو خونه پدرم نور چشمی بودم و الآنم هستم 

متاسفانه تو خونه شوهر نفر دومم و الویت نیستم 

این عذابم میده 

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
پربازدیدترین تاپیک های امروز