از فکر خوابم نمیبره بخدا دیوونه شدم درد دلمو نمیتونم به اطرافیانم بگم
تاپیک اخرم گفتم داستانمو
باید بری مشلور دیگه ما چی بگیم
با احترام. اصلا به ازدواج هم نمی‌رسید
توهم بدون اون زندگی بهتری میسازی و هیچیت نمیشه تازه کمتر از یه سال دیگه به خودت میگی داشتم حماقت میکردم و متوجه میشی چقدر لیاقت چیزای بیشتری داشتی
پای اینو امضا میکنم و قول میدم بهت فقط یه مدت بخاطر وابستگیت اذیت میشی که اونم درست میشه
ارسال نظر شما
این تاپیک قفل شده است و ثبت پست جدید در آن امکان پذیر نیستجدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز