بادوستش داشت صحبت میکرد راجب مسئله ای نگرانش شدم رفتم پرسیدم جریان چیه شخصیم نبود مالی بود ،بابتش عصبانی یا ناراحتم نبود ،بعد برگشت بهم یه فحش داد ولم کن بابا منم پیگیر سیریش نبودما فقط نگران شدم براش پرسیدم ...
بعد گفتم منم دیگه نگران کی شدم چه ادمی شدم اصلا پولت بخورن ندن .. رفتم لامپ اتاق خواب رو تقریبا به شوخی خاموش کردم ، بعد شوهدم داد زد بییاااااا روشن کن منم رفتم روشن کردم ،نخواستم وحشی شه ،لج کنه ،بعد گفت خدا شاهده یعنی اگه نمیومدی روشن کنی میومدم میزدم صدا سگ بدی یعنی یه ادم ادم بکشه با زدنش ادم انقدر ناراحت نمیشه که این حرف ادم هزار بار میکشه بارها بهم این میگه ،حاصرم بزنه بمیرم اما .. بعد اون گفت لامپو خاموش کردم دوباره بعدش اومد سمتم محکم زد تو سرم چند بار بعد من داد زدم چرا من میزنی جلو دهنم گرفت اورد اتاق خواب در بست که بزنتم بازم چند بار تو سرم زد رفت ...من ماه عسلمم‌شوهرم من زد...
