خب چرا راه دور شوهر کردی عزیزم.. شمام با یکی ازدواج میکردی نزدیک مامانت اینا بمونی.. بعدم به نظرم جاریت ناخواسته کار خوبی کرده اگه میومد اونجا ساکن میشد همش ناراحتی و درگیری داشتبن
خب اون از اول دوست نداشته کنار خانواده شوهر زندگی کنه و براش برنامه ریزی کرده ولی شما این شرایط رو قبول کردین. شما هم اگه دوست ندارین خونه تون رو عوض کنید
باغشونو فروختن دادن خونه نصف کاره بد برادر شوهرم یکم خرجش کرد رفت نشست اونجا گفت خرجش کردم بابد نصف بدی من شدن نصف نصف😐.
بد دوبارع خونه رو‌فروختن ی خونه قدیمی گرفتن دوباره یکم خرجش کرد گفت خرج کردم الان دو‌سوم خونه برا اوناس یک سوم پدرشوهرم این بکنار زنش نه عید نه موقع مریضی ن هسچ کاری نمیاد همش منم من بابد برسم بهشون من کمک کنم میاد میخوره فوقش ی ظرف بشوره بره ولی اگه بحث خوردن و‌مهمونی و‌کباب باشه تا من چند تا پله رو بیام پایین میبینم نشسته لونجا کار باشه اخر وقت میاد
والا رفتم تاپیکایه دیگرو بخونم ک ببینم میزان حسادت چقدره دیدم کل تاپیک درباره جاریه😐به تاپیک راهنمایی درباره حرف مادرشوهر برخوردم اگه اشتبا نکنم این بود انوان تاپیک😐😐دقیقا برعکس
ولکنید بابا این همه حسادت رندگیه خودتو بکن و همیکه مستاجر نیستی خداتو شکر کن
خداتو شکر کن سقفی بالا سرته،اون هرکجا ک هست خب باشه تازه از خداتم باشه که نزدیک هم زندگی نمیکنید دختر جونننننن. ارامش داری اینجوری، ایشالله خدا کمکت میکنه خونتو عوض میکنی که کلا از کل خونواده دور بشی چون هرچقدر هم خوش اخلاق و بهترین باشن بازم درست نیست کنار خونواده ها زندگی کردن،نه خونواده خودت نه خونواده شوهرت. حتی همون جاریتم که فکر میکنی برده در اصل باخت داده چون دوفردای دیگه بین خودش و شوهرش یه دعوایی بحثی بشه خونوادش چون نزدیکشن سریع متوجه میشن و خودشونو دخالت میدن، اگرم دخالت نکنن باز وقتی دعوای این دوتارو ببینن حتی اگه دخترشونم با دامادشون خوب بشن باهم ولی بازم خونواده از دوماده کینه به دل میگیره، کلا دوری و دوستی خوبه این ینی اینکه شما هر دوتاتون تو یه سطح هستین فعلا😊
وای من الان تاپیکاتو خوندم
خیلی شیرینی
