خیلی عذاب میکشم همش ذهنم درگیره
ب مامانم شک دارم میترسم نکنه با مرد همسایه ارتباط داشته باش
نمیدونم چطور راحت بشم از این فکر منحرف
فک کنم مریضم
مرد همسایه بیمار جنسی هست الهی ک خدا خودش سر ب نیستش کنه
ی بار دیدم از کنار مامانم رد شد میخواست ب مامانم دست بزنه مامانم سریع رد شد ، میترسم ب بابام بگم چون خون راه میفته ، از اون بار دیگ ذهنم خراب شده