من اینطوری بودم.
چند سالته
من از بچگی عااااااشق پسرعموم بودم دیوانه وار دوسش داشتم هیچ سطحی نداره کلا حرف زدن بلد نیست هیچ ... اما من عاشقش بودم هنوزم ک سالهاس ازدواج کردمو بچه دارم بازم اسمش میاد منقلب میشم
میدونم عاشقی دست خودادم نیس آما ازمن بعنوان خواهرکوچکتر بپذیرید
همیشه پله پله جلوبرید هرچقدر اون دوستون داره شمایه پله پایینتر دوسش بدارید
اینجوری اگریه روزی زد رو ترمز و نرفت بالا تازه میشیدمث هم
پسرا اکثرشون همینک بفهمن جونتون براشون درمیره ولتون میکنن
چند سالته ؟
ارومممممم دختر چهخبره؟😂
اوت وایستگیه ک هورمون های عشقت درجا براش میزنه
وایستگی همراه با دوست داشتن فقط ب دلن نشسته همین
ولی یکم هیجاناتت رو کنترل کن
دو بهش نگی و زیاد تینجودی بال بال نزی آخه ضایعه میشه دور برش میداره فکر میکنه چهخبره بعد
وابستگی آدما رو ضعیف میکنه یکم هیجاناتت رو کنترل کن خودتو بیشتر دوست داشته باش اول
بنظرمن عشق وجود نداره ابدا هرچی هست وابستگیه و بس!
ارسال نظر شما
این تاپیک قفل شده است و ثبت پست جدید در آن امکان پذیر نیستتاپیک های به روز شده
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز