امروز با دوستام کافه بودیم. بعد کلی چیز سفارش دادیم. بعد به گارسون که تازه وارد بود گفتیم ک یکم بعد هم یه چیزی انتخاب میکنیم میگیم بهتون.
بعدش من با یکی از دوستام رفتیم سرویس منم جلو در منتظر دوستم بودم. بعد اون قسمتی که وایساده بودم کنار آشپز خونه بود داخل آشپز خونه هم دیده میشد ولی اونا منو نمیدیدن یه چیزایی حالت ریسه شکل برگ زده بودن اونجا که کامل دیده نشه داخل آشپزخونه. بعد دوستای منم سفارش بعدی و داده بودن گارسونه اومده بود به آشپز بگه سفارشو.
بعد آشپزه هم( آقا بود)همش میپرسید مطمئنی اون میز گفته؟ مطمئنی این پیتزا رو خواستن چندبار اینجوری سوال کرد. (فک کنم چون گارسونش تازه وارد بود میخواست مطمئن بشه ک درست میگه🙄)
بعد من اولش خواستم بهش بگم از بین همون برگا🤣
بعد حس کردم ضایعس. ولی دیدم هی سوال میکنه
اون برگا رو یکم زدم کنار گفتم ما سفارش دادیم پیتزارو.
منو ک دید از اونجا خندید گفت سلام خوبی گفتم مرسی گفت شما اونجا بودی میگفتی دیگه از اول. دیگه خندیدم چیزی نگفتم😑😂
اینم بگم که میشناسم آشپزشو چون همیشه همون کافه میرم.
الان که بهش فک میکنم حس میکنم خ ضایع بوده کارم ینی چی کی از لای برگا یهویی اومدم اینو گفتم🤣🤣
تازه اون برگا هم کامل نمیرفت کنار🤣
بگین ک ضایع نبوده🤣🤣