منم تو شهر غریب با یه بچه یکسال ۹ماهه نمیدونم چیکار کنم مامانم میگه خونه ما نیا
مادرشوهرمم گفت اوضاع مریضی هست خونتون بمونی بهتره برای دخترت
دلم گرفت یهوو آخه دخترممم اصلا آروم قرار نداده
فک کن دو هفته همش تو خونه خیلی سخته براش اصلا دلم گرفت یهو دارم گریه میکنم مث چی
که هیچکس ندارم
خوشبحال خواه شوهرمم تا مهمون بخاد بیاد هرکاری داشته باشه زنگ میزنه مادرشوهرش ،زودی خودش میرسونه بهش اما من هیچکس ندارم باید اینطوری باشه