عمم چند سال پیش با ذوق زنگ زد گفت تور جاده چالوس گرفتم واسه پنجشنبه ( اگر اشتباه نکنم) بعد مام با برگ های ریخته گفتیم باشه پس میایم دیگه😂😂
من و دخترعمم و خود عمم ، بعد گذشتتتتت تا اون روز که حالا سوار شدیم ، دو ساعت گذشت.... گفتم ای خدا چرا نمیرسیم چرا مسیرش اینجوریه اصلا گذشتنتتت.... تا وقتی دیگه وایسادیم و .....
اول باخودم گفتم شاید مثلا وایسادیم اینا ولی دیدم اونقدر چالوس دور نیست که انقدر مسیرشم خاک و خول باشه😂
دیدیم بقیه همه ساکارو جمع کردن دارن میرن پایین
یه نگاه به عمم کردم
عمم:🤔😍
اون مسئول توره برگشت به ما گفت پس چرا تشریف نمیارید گفتم مگه رسیدیم؟ گفت بله دیگه
گفتم عمه اینجا یه درختم نیست کجاش جاده چالوسهههه😂😂
مشخص شد عمه خانم رفته کویر گرفته:)))))))))
موندم خودمم شک نکردم چرا همه ی مسافرا جوون جوون و با پارتنرن😂😂💔
ما موندیم و عمه خانوم و دخترعمم😭😂💔
ایشالا قسمتتون نشه شایدم بشه عجیب بود😂