تقی ب توقی میخوره میگ جمع کن ببرمت خونه ننت.. لال میشم وقتی عصبیه بخوام کوچیک ترین جوابی بدم میدونم عاقبتش کتکه و بیرون کردنم از خونم.. باردارم اونم 3 قلو درک نمیکنه هیچ دعوای امروزش سر نهارش بود که یک ساعت دیر شده... بخدا همه جام باد کرده ب زور میشینم بلند میشم با درد شدید لگن.... نمیدونم دیگ چیکار کنم فقط ارامشم رو تو مرگگگ میبینم خدا خودش نجاتم بده
درکت میکنم
خدالعنت کنه ادم نفهم رو۴روز دیگه بگو با۳تابچه چجوربهت سرویس بدم پاشوخودتوجمع کن مردگنده
با همچین مردی چرا گزاشتی بچه دار بشی
خودت بهت صبر و آرامش بده عزیزمم.
بمیرم🖤
صبور باش
عزیزم وقتی دست بزن داره و سر نهار و شامش اینجوری می‌کنه
چرا باردار شدی
البته منم باردارم همچنان با شوهرم قهرم ولی مشکلاتم خیلی مسخرست بیشتر سر پول
دردش چیه اخه
مثل باباش میگ باید زن برده باشع.. امروز میگفت راست میگن زن مثل اسبه باید افسارشو بگیری تو دستت.. افساره تورو باید یجور بگیرم بکشم ک دهنو دماغت پاره شه😐هیچ جوابی نمیدادم .. باز گفت باید سر دره خونه بزنم زن نگرفتم یابووو گرفتم .. خیلی دلم میشکنه از حرفاش خیلی واگذارش میکنم ب اون بالاسریم 😔
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز