یکی از دخترای فامیلمون ازدواج کرد با یکی از فامیلاشون
پسره هم براش کلی خرج میکنه و هر چی این بگه میگه چشم
دختره قبل ازدواج خودشیفته و مغرور بود بعد ازدواج دیگه بدتر شد در حالیکه با دوست صمیمی چندسالش کات کرد با دخترای فامیل دعواش شد و… حالا هم که مدام در حال پز دادن و به رخ کشیدن هست
اوایل سعی کردم باهاش رقابت کنم و نشون دادم که شوهرکردن کار شاخی نیست و منم میتونم خوب خرج کنم اما الان دیگه خسته شدم دیگه کشش و توانشو ندارم پولشو هم ندارم اما از طرفی لجم میگیره فکر میکنه از همه بالاتر و بهتره و میخوام بهش نشون بدم اینجوری نیست
شما جای من بودین چیکار میکردین
خواهشا مسخره نکنین بلخره برام مهمه اومدم ازتون کمک بگیرم