2777
2789

یادمه همش فک میکردم مجری های برنامه کودم میتونن مارو ببنن بعد یبار خونه تنها بودم مجری گفت میدونستی من میبینمت منم ک اوووه شاخکم زد بیرون

بعد گفت بیا جلو میخوام ی چیزی بهت بگم

منم تو خونه نشسته بودم گفتم با منی

گفت اره با خوده خودتم

گفتم چیکار کنم

گفت بیا جلو تر تو گوشت میخوام یه چیزی بگم

بعد منم با ذگغ رغتم گوشمو چسبوندم به شیشه تلویزیون ک خاله شادونه یه چیزی بم بگه یهو صفحه تلویزیون برق برقی شد جرقه زد گوشم برق گرفت یکم😂😂😂 بعد خاله شادونه یادم نمیاد چی گفت اما ازون روز ب بعد حس رفاقت نزدیکی و خاص بودن با خاله شادونه داشتم🤣🤣🤣🤣🤣🤣

یه دوره هم ک فک میکردم تو تلگیزیونمون ادما زندمی میکنن اونجا فیلم بازی میکنن ما پشت شیشه تلویزیون میبینیمشون🤣🤣

اگه جوابتو نمیدم بدون درحدم نیستی پس عین سوسک پیف پاف خورده به پرو پام نپیچ چون بخوام با پام راحت لحت میکنم پینت میزنه بیرون اون وقت😊🤫🤭🤭🤭🤭🤭🤭🤭🤭

بچه ها باورتون نمیشه!  برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.

تلویزیوت شبکه خبر بود

بعد مامانم میگفت شلوارت عوض کن همینجا دیگه کسی نیست

میگفت نه اون آقا داره ما رو میبینه😂هیچوقت جلو تلویزیون لباسم در نمیاوردم فکر میکردم اونا دارن به ما نگاه میکنن

   آریایی🦁

تلویزیوت شبکه خبر بودبعد مامانم میگفت شلوارت عوض کن همینجا دیگه کسی نیستمیگفت نه اون آقا داره ما رو ...

واییی دقیقاااااا منم این توهمو داشتم بخصوص بعد کاری ک خاله شادونه کرد ب تگهمم بدجور دامن زد🤣🤣🤣🤣

اگه جوابتو نمیدم بدون درحدم نیستی پس عین سوسک پیف پاف خورده به پرو پام نپیچ چون بخوام با پام راحت لحت میکنم پینت میزنه بیرون اون وقت😊🤫🤭🤭🤭🤭🤭🤭🤭🤭

فقط اونجا که گفتی با منی؟؟😂

🤣🤣🤣

اگه جوابتو نمیدم بدون درحدم نیستی پس عین سوسک پیف پاف خورده به پرو پام نپیچ چون بخوام با پام راحت لحت میکنم پینت میزنه بیرون اون وقت😊🤫🤭🤭🤭🤭🤭🤭🤭🤭

تبااااااه اگه تاپیک بود😂

🤣🤣🤣🤣

اگه جوابتو نمیدم بدون درحدم نیستی پس عین سوسک پیف پاف خورده به پرو پام نپیچ چون بخوام با پام راحت لحت میکنم پینت میزنه بیرون اون وقت😊🤫🤭🤭🤭🤭🤭🤭🤭🤭

من بچه بودم داییم یه گوشی داد به مامانم نگو شماره های سیمکارتش مونده بودن تو گوشی 

مامانم گوشی رو نمیبرد جایی اصلأ بهش اهمیت نمیداد از این ساده ها بود 

زنگ زدم به دوست داییم باهاش دوست شدم 😐😐😐

یه مدت گذشت پسره که اون موقع سی سالش بود گفت بیا ببینمت منه اوسکول هم با یه بلوز شلوار و یه روسری رنگ و رو رفته و دمپایی هایی که جلوبسته بودن پاشدم رفتم پارک 

دیدم پسره با یه شاخه گل وایساده منتظر من 

رفتم گفتم سلام 🥲 گفت سلام عمو جون خوبی؟ گفتم ممنون اون گل مال منه ؟ گفت نه عموجون مال دوس دخترمه الان میاد توأم برو اینجا نمون 

گفتم خب منم دیگه 😐 پشماش ریخت گفت گمشو تا به داییت نگفتم 😑🤧

رویای مرگ شاید بهانه ایست برای تحمل کابوسی به نام زندگی .......                                                               اگه توی یه کشوری درآمدِ یه آرایشگر بیشتر از یه معلمِ به این معنی نیست که پول تو درس خوندن نیست ،،،، به این معنی هست که مردم از قیافه ی زشتشون بیشتر خجالت میکشن تا مغز خالیشون ......                                                       ماها که بابامون پولدار نبوده یه چیزی رو خوب یاد گرفتیم ،،،، اینکه خیلی راحت قید چیزایی که دوس داریمو می‌زنیم ، پس یه لطفی در حقمون بکن سلطان ، اگه دوسمون داری           زیاد ناز نکن ......                                                                      💫 من یه اسفندی ام 🌨️ مغرور ، جذاب ، لجباز 💫
😂😂😂عزیزم

😂😂😂

اگه جوابتو نمیدم بدون درحدم نیستی پس عین سوسک پیف پاف خورده به پرو پام نپیچ چون بخوام با پام راحت لحت میکنم پینت میزنه بیرون اون وقت😊🤫🤭🤭🤭🤭🤭🤭🤭🤭

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792