خستم
یه ظرف بلد نیست درست بشورع سه تا میشورع چهار تا میزارع سینک هم بو بگیره دست نمیزنه
یه آشپزی بلد نیست یه غذا میخواد درست کنه بازار شام درست میشه
من خودم وقتی هستم کلی کار میکنم خوش به حال اونایی که مادرشون خونه داری بلدن
اینقدر حرص و جوش میخورم که سرعت سفیدی موهام چند برابر شده
ای خدا
منم که یه دخترم بیشتر کارا با منه دیگه کمر برام نمیمونه
اعصابم ضعیف و خط خطی شده آدما رو به زور تحمل میکنم حوصلشونو ندارم کافیه یکی برام چسی بیاد دیگه دورشو خط میکشم فقط سلام علیک تمام
منم مامانم اینجوریه از روز اول بیرون کار کرده اصلا خونه داری بلد نیست آشپزیشم متوسطه
منم مثل مامان توئم... البته بلدی که نمیخواد حوصله م نمیشه
مادرشوهر منم همینه بد سلیقه وقتی میری خونش مجبوری هی پاشی بشوری بسابی
تو هم نکن چو تو میکنی خیالش راحته
مثل مادر من بعدم یه چیزی بهش بگی میگه خونه خودت بو گند میاد ب خدا دروغ میگه خونه من مثل گل عمدا میگه
مادرت اختلال تمرکز داره.
بلد بودن که نمیخواد
بعضیا کلا تنبلن تو کار خونه
عزیزم حق داری ، منم یه عمر از مادرم سرهمین مسائل حرص خوردم ، حالام هرچند ماه ی بار میرم خونش مثل بازارشامه همه جا کثیف و داغون فقط مثل کلفت ها کار میکنم وکارمیکنم و بعد برمیگردم .
چندسالشه مامانت؟ شاید افسردگی داره
حرص نخور مادر محترمون خیلی ساله داره با همین روال زندگی میکنه و دیگه عوض نمیشه.همینه که هست.
چند تا بچه این ؟
