به خدا گفتم
چرا مرا از خاک آفریدی؟
چرا از آتش نيستم ؟
تا هرکه قصد داشت بامن بازی کند
او را بسوزانم
خدا گفت: تو را از خاک آفريدم
تا بسازي . . . نه بسوزاني
تو را از خاک از عنصري برتر ساختم
تا با آب گـِل شوي و زندگي ببخشي
از خاک آفریدم تا اگر آتشت زنند
باز هم زندگي کني و پخته تر شوي ...
باخاک ساختمت تا همراه باد برقصي ...
تا اگر هزار بار تو را بازی دادند
تو برخيزي . . . سر برآوري ...
در قلبت دانهٔ عشق بکاري ...
و رشد دهي و از ميوهٔ شيرينش
زندگی را دگرگون سازی ...
پس به خاک بودنت ببال...