میخوام یکم غر بزنم ، چمیدونم دردودل کنم ☹️☹️
خسه شدم از وجود بابام
از اولش هیچ کاری نکرد برامون حتی نگفت پول از کجا میارین همش پی رفیقدبازیو اعتیاد خودش
همیشه بد دهن داد بکشو فلانهد
خجالت میکشم تو یه جمع خانوادگی یا غیر خانوادگی باشع گاهی دعا میکنم بمیره تموم بشع
نمیدونم باید چیکار کنم انگار وسط عجزو ناتوانی وایسادم
میگم محلدنمیدم اما فایده نداره بقیه بهش محل میدن
خدا پدرتو سربه راه کنه
مادرتون طلاق نمیگیره مستقل بشین؟
بابای منم مثل تو بازنشسته شد با حقوق کم بیچاره مامانم مغازه یی که از نون و خوردن خودش کم کرد بود درستش،کرد الان همون مغازه رو لباس فروشی کرد با اون سنش میره لباس میاره وضعمون بعد اون خوب شده ولی بابام بد دهن خودشم از صبح معلوم نیست کجا میره سرکار سه ماه یک بار چهار تومن به مامانم میده
من امسال عروسی گرفتم یک بار هم نگفت دخترم چی کم داری
تازه می گفت نخر بدبخت تمام مامانم
الانم میریم خونه اشون یا به من تیکه می ندازه یا به شوهرم
از باباها نگو که خییلی حرفا هست ...
من از بابام تا الان چیزی نگفتم شوهرمم باباش بدتر از بابای من بشدت خسیس طوری که زنش از دستش تو سن ۵۰ سالگی فوت کرد
ولی چون داماد زیاد می ریم خونه بابام بیشتر رفتار بابامو می بینه و بعدها مثل داماد اولیمون هی می خواد بکوب سرم بابامو به هر حال مردا همینن
سعی کن خواستگار اومد باباتو به زبون بگیری با مهربونی به سمت خودت بکشونی چون اینطور آدما با جیغ خوب نمیشن
و هیچ وقت از بابات بیش خواستگار و بعدها شوهرت بد نگو
درسته بعدها می فهمن بابا خوب نیست ولی چاره چیه تحمل
من شوهرم چند بار ازم پرسید بابات چرا اون حرکتو زد!
من پیچوندم گفتم سنش رفت بالا حواسش پرت میشه
تو هم یه موقع مبادا بعدها از بابات بد بگی بگی شوهرم محرمم بخدا هر چقد خوب باش دیر یا زود می کوبه سرت
با سیاست رفتار باباتو توجیح می کنی
گلم باید تحمل کنیم ❤️🩹❤️
