من بقیه رو نمیدونم
ولی ب تموم سختیایی کتو زندگیکشیدم
و چیزایی ک از خانواده شوهر و تو زندگی شوهر دیدم
میگم کاش برای خودم بودم
درسمو ادامه میدادم و میرفتم سراغ کار و زندگی خودم
چند ساله درگیر ناباروری ام مشکل از منم نیست به هر دری هم زدم چون خیلی تنهام
با عشق هم ازدواج نکردم ازدواج کاملا سنتی بوده
مادرشوهرمم یه آدم فوق العاده بد که اگر یک هفته نرم سرزده میاد پشت در خونم
این هم صحبت و اینام بنظرم همش الکیه
تنهایی شرف داره به ازدواج و ازدواج این شکلی