گواهینامه دارم ولی پشت فرمون ننشسته بودم تا الان یک ماهی میشه گاهی وقتا ظهری که خلوت بود میرفتم تمرین که خوب یاد بگیرم آرزومه بتونم رانندگی کنم بار آخر که هفته پیش بود ظهر ماشین برداشتم رفتم جاده نزدیک خونمون تمرین یهو یه ماشین میخواست از کنارم رد بشه منم خیلی کنار گرفتم حواسم پرت شد رفتم رو چندتا آجر کنار خیابون ریخته بود لاستیک ترکید صداش هم خیلی ترسناک بود 😢 خیلی ترسیدم وحشت کردم دیگه به شوهرم زنگ زدم فورا اومد از اون روز انگار ترس به دلم افتاده بیاین دلم قرص کنید 😘