ی بار بهم زنگ زد که کجایی تازه باهم همون روز آشتی کرده بودیم گفتم کار دارم و نمیتونم صحبت کنم بخاطر خیانتش ک قهر بودم بعد گفت چ غلطا مگه چیکار داری یهو بعد ی ربع دیدم همون منطقه ای ک من بودم داره دور میزنه شک کردم اون روز بعد دوروز از قصد رفتم دنبال دوستم رفتیم کافی شاپ بهش گفتم حواست باشه ببین شوهرم نمیاد بعد از ده دقیقه گفت سه بار رد شد و داخل و دید 😐