دوماهه عروسی کردم
حالا تازه فهمیدم شوهرم بدرد نمیخوره
من احمق فکمیکردم بعد عروسی یکم مسعولیت پذیر تر میشه یکم مرد میشه
همه چیو زده خراب کرده هر روز یه مشکل درست میکنه ضرر میزنه
پول هم نداره
ترسووووووو
فقط مهربونه ولی الان فهمیدم همین مهربونیشم از ترسو بودنشه
همین اول دارم به طلاق فکر میکنم از وقتی عروسی کردم یه نفس راحت نکشیدم هرروز یه دردسر و مشکل درست میشه
این مشکل درست میشه بلافاصله یه مشکل دیگه
همشم زیر سر همین شوهر دست پاچلفتی بی عرضمه
انگار طلسم شدیم