اصلا دست خودم نیس میپرم ب همه مثلا یکساعت پیش داشتم ب خواهر شوهرم درس یاد میدادم حواسش همش پرته سرش داد زدم گفتم گوش بده یاد بگیر حوصله ندارم برگشت گفت حالا ی حامله شدی هی میگی اعصاب ندارم حوصله ندارم اه از همونجا دارم حرس میخورم تا به الان حالت تنگی نفس گرفتم نفس کم دارم انگار کسی درکم نمیکنه ن شوهرم ن خانوادش میخان کلا عادی رفتار کنم
امیدتون ب خدا باشه بخواد میشه نخاد منتظره روزش برسه💋🫀
جاریمو بعد مدتها دیدم، انقدرررر لاغر شده بود که شوکه شدم! 😳
پرسیدم چی کار کرده تونسته اون لباس خوشگلشو بپوشه تازه دیدم همه چی هم میخوره!گفت با اپلیکیشن "زیره" رژیم گرفته عید نزدیکه و منم تصمیم گرفتم تغییر کنم. سریع از کافه بازار دانلود کردم و شروع کردم، تازه الان تخفیف هم دارن! 🎉
نمیدونم منم اصلا موندم مادرشوهرم باز میگ هی نخواب لش میشی نمیدونم حتما باید طبیعی دنیا بیاری فلان و ...
طبق تجربه ای ک دارم( قطع رابطه کن یا حدقل بشین خونت تحت هیچ شرایطی نرو خونشون). بخاطر همین گوه کاریای خواهرشوهرام بچمو از دست دادم حرصم دادن عصبی شدم۷ هفته. بچه افتاد
اگه از الان بارداری عصبی زایمانم کنی بدترمیشی من از اول بارداری هرچند همسرم وخانوادم درکم میکردم بازم بحث داشتم عصبی میشدم الان که زایمانم کردم ده برابر عصبی ترشدم یعنی همش درحال تیکه وبحث با شوهرمم خودمونم نمیدونیم چمونه دوقلودارم دست تنهایم مامانمم طفلک باهامون خسته شده کمکیم نداریم منم بخیه هام دوباره بازمیشه هی بخیه میزنم یعنی رسما با تصمیم بچه وبارداری گندزدم به خوشبختیم وارامشم هیچکسم درکم نمیکنه هیچکسسسسسسس
اگه از الان بارداری عصبی زایمانم کنی بدترمیشی من از اول بارداری هرچند همسرم وخانوادم درکم میکردم باز ...
دقیقا منم همش ب شوهرم میپرم از اینکه درکی نداره ینی تا ۲ ازمایش گاه بودیم از صب ۸ خوردی سه چهار تا خون کردن تو شیشه ینی سر اخری دستم کامل بی حس بود اومدیم خونه حتما باید برنجی غذا درست کنی گفتم مرغ میزارم کلید کرد نه حتما گوجه بادمجون سیب زمینی هم باید باشه قشنگ گریه اومدم ولم گرد
امیدتون ب خدا باشه بخواد میشه نخاد منتظره روزش برسه💋🫀