خواهرم پیش پدر مادرمه ۴۰ سالشه ازدواج نکرده مادرم زمینگیره پدرم پیر و بهانه گیره چند روز اومدم پیششون بمونم دیونه شدم یخچال پره خوراکیه بدردنخورو گرونه کلی لباس کهنه داره. پرت نمیکنه شاید ۵۰تا گلدون داره رسیدگی نمیتونه بکنه فقط خونه رو زشت و کثیف کرده جرات ندارم بگم چیزی تغییر بده هزار تا دلیل میاره من میخوام کمکش کنم کارش سبک بشه میگم یه فرش برا رو پله بخر میگه پول میخواد میگم من میخرم نارحت میشه چند تا اسکاج کهنه داره رو ظرفشویی ده جفت دمپایی دم دستشویی😢 وقتی هم میرم شهر شوهرم گریه میکنه که دلتنگتیم