نمیدونم چرا اینطوری شدم چند وقته فقطم زمانی ک تنهام بعد ک ساعت ۶ شوهرم میره اینطوری میشم مثلا میخوابم بعد نیم ساعت ی ساعت ک خواب زفتم تو خواب بیداریم و توهم میزنم مثلا انگار چشام بازه ولی اطراف همینطور ک دراز کشیدم میبینیم مثلا انگار یکی شبیه صدای بابام تازه از پشت پنجره صدام کرد میخواست انگار از پنجره بیاد تو بعد هی تو حال صدای تق تق میاد یا انگار تو اتاق یکی هست یکی دیگ کلی دون دون میشه جلوم یبار دیگم مثلا انگار پنجره نیمه باز بعد پردم اندازه یک وجب کشیده هی خونه تکون میخوره همشم چشام سرجام هستم بازه انگار تو ی نیمه تاریکی میبینم از طوری ک دراز کشیدم از جامم ب زور پا میشم یطورایی انقدر تو خواب صلوات میفرستم یا اسم خودم میگیرم میگم دریاا پااشو تو میتونی بزور از اون حالت پا میشم
ذهنت درگیر نیست ؟
بنظرم سبک زندگیت را عوض کن
صبح ها باشگاه برو و بعد رفتن همسرت نخواب
و بع کارهات برس
شب ها زودتر بخواب
شاید بخاطر تنهایی احساس نا امنی میکنی
عزیزم اص
اصلا بد به دلت راه نده. این حالت ها توی بترداری پیش میاد و آدم دچار توهم میشه. علتشم تغییر هورمون ها و سلول های مغز و همینطور کم خونی میتونه باشه.
سعی کن صبح ها ک شوهرت میره بلند شی یکم نرمش لدی بدنتو ی چیزی بخوری ک سرحالت بیاره بعد یکی دوساعت دوباره اگه خواستی بخوابی.
اخه دلیلش چی میتونه باشه استرس میگیرم دیگ بخوابم اخه یهویی اینطور شدم چرا باید همیشه همون شکل باشه مسدونس دقیقل شبیه اینه ک من جسمم خوابه ولی روحم بالا سرم بیداره هی داره تلاش میکنه جسمم بیدار شه نمیشه
نمیدونم ینی چ ربطی ب کمبود اهن داره ؟؟ مثلا ساعت یک میخوابیم بیشتر و ۶ بیدار میشم بره سرکار کلا ۵ ساعت میخوابم تو طول شب
منم زیاد اینجوری میشدم فکر میکنی بیداری نمی تونی پاشی نمی تونی تکون بخوری دورورت رو میبینی اما اینا همه خوابه یه مدت چاقو گزاشتم زیر سرم کمتر شد فکر کنم بیشتراز تر سه منم وقتی شوهرم میرفت اینا رو میدیدم طوری شد که بعد زایمان هم اینجوری میشدم یادر طول روز که میخوابیدم
اره دقیقا منم همینطوریم قران بالا سرم هست من از کوچیکی اینطوری میشدم مخصوصا توهم اینکه یکی کنارمه میخواد نشون بده خودشو مثلا چند ماه در میون اتفاق میفتاد دیگ بعد ازدواجم چند بار اینطوری شدم خانواده شوهرم دعا گرفتن میگن جن داشتی و فلان الان دوباره یکماه اینطور شدم
منم اینجوری میشدم زیادچشامو بزور باز میکردم نمیدونم قبل بارداری هم اینجوری میشدم یانه اما موقع بارداری زیاد اینجوری میشدم بدم میومد از خواب یعنی میترسیدم بخوابم اما مجبور بود تا چند ماه بعد زایمان اینجوری بودم الان خداروشکر خوب شدم
من که فکر میکنم همش خواب بود چون یه بار که میخواستم بزور بیدار شم تلویزیون روشن بود اما بعدش نه همش کابوسه اینا
خب اگه اینطوره که اولا لطفا توی بارداری دنبال دعا گرفتن نرو. خیلی قشنگ بعد از اذان وضور بگیر نمازتو بخون بعدم از روی مفاتیح دعای امان از شر جن و انس رو پیدا کن و بنویس و همراه خودت کن.
من ی مدت خیلی میترسیدم خودم از مفاتیح این دعا رو نوشتم با چهار قل همراه خودم کردم. کلا ترسم از بین رفت و آروم شدم.
ارسال نظر شما
تاپیک های به روز شده
55 ثانیه پیش
56 ثانیه پیش
56 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز