2777
2789
عنوان

میخوام خودکشی کنم من آدم زندگی کردن نیستم 19 سالمه

| مشاهده متن کامل بحث + 585 بازدید | 78 پست
کی تو ۳۰ سالگی مجبور به ایمپلنت بوده؟ نه بازم بگو من تو ۳۰ سالگی تحمل پوکی استخون ندارم من تو ۳۰ سال ...

من 19 سالمه الان چند تا دندون ندارم

روکش کردم دکتر گفت فوقش 5 سال بمونه 

مثال زدم ولی بابد آینده نگر بود من هیچکس پشتم نیست هیچکس بهم کمک نمیکنه میترسم خیلی تنهای تنهام

پدرومادرمم پول ندارن 

بچه یه چیزی تو دلم مونده نگم میترکم😍

جاریمو بعد مدت‌ها دیدم، انقدرررر لاغر شده بود که شوکه شدم! 😳

پرسیدم چی کار کرده تونسته اون لباس خوشگلشو بپوشه تازه دیدم همه چی هم می‌خوره!گفت با اپلیکیشن "زیره" رژیم گرفته 
عید نزدیکه و منم تصمیم گرفتم تغییر کنم. سریع از کافه بازار دانلود کردم و شروع کردم، تازه الان تخفیف هم دارن! 🎉

شما هم می‌تونید با زدن روی این لینک شروع کنید

جمع کن بابا. انقدر رقت انگیز نباش. 

با ایین بهونه های تو من تاحالا ده بار خودکشی کرده بودم. 

هر ادمی که داری هر روز از کنارش رد میشی صد تا دلیل واسه مردن داره که تو یکیشم نمیتونی تحمل کنی. 

پشتوانه نداری؟ پول نداری؟ بدبختی؟ 

منم هیچکدوم از اینارو ندارم دستبند بچگیمو فروختم تا هزینه اتوبوس و داشنگاه و کتابمو بدم بابام ی روزی بهم گفت به تو هیچی نمیدم برو کار کن. اما هیچوقت احساس نمیکنم چقدر بهم ظلم شده و وای. چون انقدرر از من بدترا هستن که روزی هزار بار دارن میمیرن و زنده میشن و میدونی چیه؟ حتی از اوناهم بدبخت تر هست. تو ی گوشی دستت داری که توش بتونی غر بزنی و اونا حتی با مفهوم گوشی اشنا نشدن یا انقدر درگیرن که وقتشو ندارن. 

اما همشون باید تحمل کنن چون این حقیقت تلخ زندگیه و میخوای قبول کن نمیخوای نکن. جمع کن خودتو ی کار مفید کن که از این وضعیت در بیای بجای ناله کردن

ای سرزمین! کدام فرزندها، در کدام نسل ها، تورا آزاد، آباد و سربلند با چشمانِ باورِ خود خواهند دید؟                                                                                                                      و قانون دوم بازگشت هست.. هر جادوگری باید بدونه که هر کاری بکنه عاقبت به خودش برمیگرده. برگشتِ عملش شاید دیر بشه ولی میرانا شک نکن هر کاری بلاخره به همون شخص برمیگرده چون فکر و عمل هر کسی در واقع همون کسه. برای همین هیچوقت سراغ جادوی سیاه و آزار دیگران نرو.. حتی اگر خودت اذیت شدی و رنج کشیدی انتقام رو رها کن. بی دریغ و رها باش... که تا رها نباشی راهی برای جاری شدن پیدا نمیکنی... 

منم چند وقت پیش همینارو میگفتم خیلی فشار روم بود

یه چیزی بهت میگم خواهرانه گوش کن حالا هی نگو نه نمیخوام نمیشه و این چرت و پرتا

ساعت خوابت رو درست کن لطفا

گوشی. فضای مجازی رو بنداز دور

ورزش کن

اب کافی بخور

بعد یک هفته بدنت ریکاوری میشه

این یک هفته رو استراحت کن بعد قشنگ بشین فکر کن مهم ترین کار الانت چیه؟ به اینده فکر نکن فقط اضطرابه

الان فقط یه قدم جلوت رو ببین

نمیزارن زندگی کنیم همه درا ب روم بستس

ت رو خدا اینقد ناشکری نکن،ت هیچی هم نداشته باشی جوانیتو داری ،انرژی و شادابیه ی جوون ۱۹ سالرو داری این چیز کمی نیست کاش از سن ما هم ده سال فقط بر میداشتن هیچی هم نمخاستیم  ...هنوز زوده برای نا امیدی 

 کاربر خانوم هستم.من عاشق پسر مذهبیه واحد روبرویمون شدم صداش همش تو اتاقمه دارم دیووونه میشم...سه سال هست که تو ساختمون ما دو تا پسر از شهر دیگه برای کار آمدن و زندگی میکنن و دیوار اتاق این پسر با دیوار اتاق من مشترکه، تویه طول سه سال تمام خنده هاشو صحبتاشو تلفناشو رازو نیازاشو و نماز خوندناشو نماز شباشو و حتی گریه هاشو (موقع رازو نیاز و خوندن دعا)شنیدم و خیلی وقتها ک شروع به صوت قرآن میکنن من اینور دیوار دست از کارم بر میداشتم و به صوت قران ایشون گوش میدادم و میگفتم خوشبحال همسرشون(مطمعن شدم مجرد هستند) من ایشونو ندیده بودم تا اینکه پارسال بارها ایشونو دیدم و دلم رفت و الان درگیرش شدم  من جز توکل کاری از دستم بر نمیاد ،من در ماه ۱۹ اسفند ۱۴۰۲ کربلا روزیم شد و اونجا از آقا خواستم یا فراموششون کنم یا اگر به صلاحه  این پسر رو به من ببخشه که مطمعناً قَدرش خواهم دونست در غیر اینصورت بهش همسری بده که قَدرشو بدونه...                             خیلی ها ازم پرسیدن به کجا رسید این عشق یک طرفه! (مرسی از پیگیریتون) پسر همسایمون اسمش آقا حامد هست.عزیزان از  آقا حامد رفتارهای مثبت زیادی دیدم از پارسال تا امسال نمتونم بازش کنم چون طولانی هست ولی در نهایت پسر همسایمون من رو خیلی نامحسوس نشون مادرش داده الانم رفته شهرشون و خبری نیست ازش حالا نمیدونم باز هم میبینمش یا نه! و خبری هم از خواستگاری  نیست 💔🥺شاید مادرش خوشش نیومده و هزارتا شاید دیگر... یک صلوات برای آرامشم و حاجتم مهمونم میکنید عزیزان؟؟؟🌹مچکرم🙏
من 19 سالمه الان چند تا دندون ندارمروکش کردم دکتر گفت فوقش 5 سال بمونه مثال زدم ولی بابد آینده نگر ب ...

منم هیچکس پشتم نیست، خیلیا هستن که هیچکس پشتشون نیست

فقط میتونی اینو قبول کنی و ی فکری براش بکنی همین. عین من فقط ی فکری برای زندگیت بکن. 

ای سرزمین! کدام فرزندها، در کدام نسل ها، تورا آزاد، آباد و سربلند با چشمانِ باورِ خود خواهند دید؟                                                                                                                      و قانون دوم بازگشت هست.. هر جادوگری باید بدونه که هر کاری بکنه عاقبت به خودش برمیگرده. برگشتِ عملش شاید دیر بشه ولی میرانا شک نکن هر کاری بلاخره به همون شخص برمیگرده چون فکر و عمل هر کسی در واقع همون کسه. برای همین هیچوقت سراغ جادوی سیاه و آزار دیگران نرو.. حتی اگر خودت اذیت شدی و رنج کشیدی انتقام رو رها کن. بی دریغ و رها باش... که تا رها نباشی راهی برای جاری شدن پیدا نمیکنی... 

مث آب خوردنه فقط دیپلم میخواد

میشه بگید چطوری؟

 کاربر خانوم هستم.من عاشق پسر مذهبیه واحد روبرویمون شدم صداش همش تو اتاقمه دارم دیووونه میشم...سه سال هست که تو ساختمون ما دو تا پسر از شهر دیگه برای کار آمدن و زندگی میکنن و دیوار اتاق این پسر با دیوار اتاق من مشترکه، تویه طول سه سال تمام خنده هاشو صحبتاشو تلفناشو رازو نیازاشو و نماز خوندناشو نماز شباشو و حتی گریه هاشو (موقع رازو نیاز و خوندن دعا)شنیدم و خیلی وقتها ک شروع به صوت قرآن میکنن من اینور دیوار دست از کارم بر میداشتم و به صوت قران ایشون گوش میدادم و میگفتم خوشبحال همسرشون(مطمعن شدم مجرد هستند) من ایشونو ندیده بودم تا اینکه پارسال بارها ایشونو دیدم و دلم رفت و الان درگیرش شدم  من جز توکل کاری از دستم بر نمیاد ،من در ماه ۱۹ اسفند ۱۴۰۲ کربلا روزیم شد و اونجا از آقا خواستم یا فراموششون کنم یا اگر به صلاحه  این پسر رو به من ببخشه که مطمعناً قَدرش خواهم دونست در غیر اینصورت بهش همسری بده که قَدرشو بدونه...                             خیلی ها ازم پرسیدن به کجا رسید این عشق یک طرفه! (مرسی از پیگیریتون) پسر همسایمون اسمش آقا حامد هست.عزیزان از  آقا حامد رفتارهای مثبت زیادی دیدم از پارسال تا امسال نمتونم بازش کنم چون طولانی هست ولی در نهایت پسر همسایمون من رو خیلی نامحسوس نشون مادرش داده الانم رفته شهرشون و خبری نیست ازش حالا نمیدونم باز هم میبینمش یا نه! و خبری هم از خواستگاری  نیست 💔🥺شاید مادرش خوشش نیومده و هزارتا شاید دیگر... یک صلوات برای آرامشم و حاجتم مهمونم میکنید عزیزان؟؟؟🌹مچکرم🙏
اره اصلا خیلی از رشته هاش ازمون نمیخواد بدی

باید چطور اقدام کنم؟من نظام قدیمم 

 کاربر خانوم هستم.من عاشق پسر مذهبیه واحد روبرویمون شدم صداش همش تو اتاقمه دارم دیووونه میشم...سه سال هست که تو ساختمون ما دو تا پسر از شهر دیگه برای کار آمدن و زندگی میکنن و دیوار اتاق این پسر با دیوار اتاق من مشترکه، تویه طول سه سال تمام خنده هاشو صحبتاشو تلفناشو رازو نیازاشو و نماز خوندناشو نماز شباشو و حتی گریه هاشو (موقع رازو نیاز و خوندن دعا)شنیدم و خیلی وقتها ک شروع به صوت قرآن میکنن من اینور دیوار دست از کارم بر میداشتم و به صوت قران ایشون گوش میدادم و میگفتم خوشبحال همسرشون(مطمعن شدم مجرد هستند) من ایشونو ندیده بودم تا اینکه پارسال بارها ایشونو دیدم و دلم رفت و الان درگیرش شدم  من جز توکل کاری از دستم بر نمیاد ،من در ماه ۱۹ اسفند ۱۴۰۲ کربلا روزیم شد و اونجا از آقا خواستم یا فراموششون کنم یا اگر به صلاحه  این پسر رو به من ببخشه که مطمعناً قَدرش خواهم دونست در غیر اینصورت بهش همسری بده که قَدرشو بدونه...                             خیلی ها ازم پرسیدن به کجا رسید این عشق یک طرفه! (مرسی از پیگیریتون) پسر همسایمون اسمش آقا حامد هست.عزیزان از  آقا حامد رفتارهای مثبت زیادی دیدم از پارسال تا امسال نمتونم بازش کنم چون طولانی هست ولی در نهایت پسر همسایمون من رو خیلی نامحسوس نشون مادرش داده الانم رفته شهرشون و خبری نیست ازش حالا نمیدونم باز هم میبینمش یا نه! و خبری هم از خواستگاری  نیست 💔🥺شاید مادرش خوشش نیومده و هزارتا شاید دیگر... یک صلوات برای آرامشم و حاجتم مهمونم میکنید عزیزان؟؟؟🌹مچکرم🙏
منم هیچکس پشتم نیست، خیلیا هستن که هیچکس پشتشون نیستفقط میتونی اینو قبول کنی و ی فکری براش بکنی همین ...

فکر ک میکنم ولی راهی جز درس ندارم ک اونم هرچی میخونم یاد نمیگیرم 

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
داغ ترین های تاپیک های امروز
توسط   jeidodod  |  13 ساعت پیش
توسط   melika887788  |  6 ساعت پیش