2777
2789
عنوان

میگم اونایی که سرزده میرن خونه یکی چه فکری پیش خودشون میکنن

| مشاهده متن کامل بحث + 250 بازدید | 17 پست
چه پرروئه

از مادرشوهرم زیاد ناراحت نمیشم میگم خب این چون قدیمام تلفن نبوده که بهم خبر بدن دیگه اونجوری عادت کرده ولی جاریم دیگه باید بدونه بگه خب طرف بچه کوچیک داره شاید خونش بهم ریخته باشه ،شاید آمادگی نداشته باشن ،جالبه خودشم فرهنگیه اما....

وای مثل مادرشوهر من میدونه من حاملم تا ۱۲ ظهر میخابم چون اکثر شبا تا دم صبح بیدارم اونوخ صبح زنگ میزنه من امرو میام اونجا تا من بلند شم ب خودم بیام میبینم اومده یه ربع فاصله داره تا خونم حالا من درد و بی خوابی و حالت تهوع همش تو اشپزخونه اونم مثل ناظر کیفی راه میره هی دستور و نظر میده تا شوهرم و شوهرش میان خودشو میندازه تو اشپزخونه ک مثلا از صب تا حالا من دارم کار می‌کنم و غذا درست می‌کنم 

😒😒😒😒😒

یکسال پیش هیچ امیدی نداشتم، همه روش ها رو امتحان کردم تا اینکه بعد از کلی درد کشیدن از طریق ویزیت آنلاین و کاملاً رایگان با تیم دکتر گلشنی آشنا شدم. خودم قوزپشتی و کمردرد داشتم و دختر بزرگم پای پرانتزی و کف پای صاف داشت که همه شون کاملاً آنلاین با کمک متخصص برطرف شد.

اگر خودتون یا اطرافیانتون دردهایی در زانو، گردن یا کمر دارید یاحتی ناهنجاری هایی مثل گودی کمر و  پای ضربدری دارید قبل از هر کاری با زدن روی این لینک یه نوبت ویزیت 100% رایگان و آنلاین از متخصص دریافت کنید.

وای مثل مادرشوهر من میدونه من حاملم تا ۱۲ ظهر میخابم چون اکثر شبا تا دم صبح بیدارم اونوخ صبح زنگ میز ...

وای خیلی بده 

مادرشوهر منم خودش تنهایی خیلی سرزده میاد ،باز فاصله خونه مادرشوهر تو یه ربع واسه من با ماشین 5 دقیقه است اما خب هیچوقت قبلش زنگ نمیزنه که دارم میام یهو میبینم پشت درِ ولی خب نمیدونم چرا از اون اصلا دلخور نمیشم چون اونم منو دوست داره اگرم بیاد ببینه واقعا به کمک احتیاج دارم کمکم میکنه

وقتی جاریام سرزده میان خیلی ناراحت میشم ،یبار دخترم 7،8 ماهه بود مریضم بود خیلی اذیت میکرد و گریه میکرد منم ب2خاطر آروم کردنش هرچی اسباب بازی و اینا آورده بودم تو پذیرایی ریخته بودم زمین ،شوهرم قبل اینکه بره سرکار یه سر رفت بیرون وقتی اومد کلید گذاشته بود مونده بود رو در یادش رفته بود خلاصه من درگیر دخترم بودم یهو دیدم در باز شد یکی از جاریام اومد تو منم همینجور بُهت زده مونده بودم ،اونم کی ساعت 6 غروب ،همینکه اومد تو گفت واااای خونه رو ببیییین خیلی از درون عصابم خورد شد یکم بعدش بچمو دادم بهش گفتم بیا نگهشدار تا من خونه رو مرتب کنم و شام درست کنم وقتی سرزده بدون هماهنگی میای انتظار بیشتر از اینو نداشته باش ،البته با خنده اینا رو بهش گفتم😂

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
داغ ترین های تاپیک های امروز