چیزی به مامانت نگفتی ؟
ببین یه چیزی بگم من مشکل رژ لب اینا نداشتم ولی مثلا اجازه نداشتم تنهایی برم یدونه شال بخرم اونم با پول خودم دعوا میشد و خیلی چیزای دیگ من برای اینا نزدیک به چهارسال جنگیدم ینی بحث دعوا داددگریه حتی قایمکی در نهایت همشو انجام دادم خب ! ولی شمایی ک چن ماه دیگ نامزدیته فقط اوضاع ب خودت سخت میکنی چون عقاید چندین ساله خانوادت تو چن ماه دگرگون نمیشه همین منم بعد چن سال نشده دیگ ب زور کار خودمو میکنم منتها من میدوستم حالاحالاها تنهام
به قول معروف تو ک سالو ساختی ماهم بساز
ول کن بابا چن ماه دیگ تحمل کن رها میشی
اگ سه سال پیش تو روشون درمیومدی کتک اینا بخوری هرروز میگفتم افرین ادامه بده نتیجه میگیری
ولی چن ماه بدرد هیچی نمیخوره جز این ک اسیب ببینی و کامت تلخ بشه
ولی اون لوازم ارایشی رو یا بگو پولشو بهت بدن یا بگیر جلو خودشون بشکن بسوزون یا له کن بگو دیگی ک برا من نجوشه میخوام سر صگ توش نجوشه
از این زورم میاد خالم میگه از این ب بعد بیشتر ب خودت برس نامزد داری همه روت زومن و اینجور حرفا
از اونور مامانم اینجوری رفتار میکنه و خییییلی از طرز نگاهش ب خودم بدم میاد اینجور مواقع
ی پوزخند ی جوریه اصن
با این رفتاراش نمیدونم مهربونیاشو جواب بدم یا بخاطر این رفتاراش باهاش گرم نگیرم محل ندم
نمیدونم والا موندم
ارسال نظر شما
تاپیک های به روز شده
40 ثانیه پیش
41 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز