2777
2789
عنوان

شما بودین چکار میکردین

156 بازدید | 17 پست

با یه آقایی تو آشنایت هستیم و دوست هستیم و خانواده هامونم در جریانن بعد خب من از همون اول در ارتباط با رسم و رسومات و مهریه و شروط صحبت کرده بودم بعد گفتم ببین بیا به یه جمع بندی و توافق برسیم که خانواده ها اینجا سر این چیزا بحث نکنن من خوشم نمیاد کسی بیاد سر من چونه بزنه بازار تره بار نیست ک

بچه یه چیزی تو دلم مونده نگم میترکم😍

جاریمو بعد مدت‌ها دیدم، انقدرررر لاغر شده بود که شوکه شدم! 😳

پرسیدم چی کار کرده تونسته اون لباس خوشگلشو بپوشه تازه دیدم همه چی هم می‌خوره!گفت با اپلیکیشن "زیره" رژیم گرفته 
عید نزدیکه و منم تصمیم گرفتم تغییر کنم. سریع از کافه بازار دانلود کردم و شروع کردم، تازه الان تخفیف هم دارن! 🎉

شما هم می‌تونید با زدن روی این لینک شروع کنید

بعد گفت خب بابای تو داشته اینارو من زمین و... از کجا بیارم پدر و مادرمم ندارن که همین خونه و ماشینشونه فقط گفتم باشه اشکال نداره همون سکه بعد من با خانوادم صحبت کردم مامانم گفت به تعداد تاریخ تولد سکه گفتم نه زیاده سکه کمتر ولی شروط ضمن عقد هم میگیرم

بعد من بهش گفتم۵۸۰تا سکه با شروط ضمن عقد گفت خانوادم قبول نکردن این شرایطو گفتم باشه پس حق وکالت طلاق نمیخوام ولی بقیه شروط مثل حق مسکن و اشتغال و تحصیل و... باشه

بعد من الان تهرانم زمان اوایل آشنایتمون ایشونم تهران بود ولی رفت شهرستان الان کارش شهرستانه میگه ۵۸۰تا سکه ما رسم نداریم گفتم تو خواهرت سال۸۵ مهریه ش۳۵۰تا بوده موقع گرفتن رسم دارین موقع دادن رسم ندارین؟

حق طلاق و حق سکونت و حق ادامه تحصیل و حق حضانت و …حتما بگیر

حق حضانت الان قانونا قبول نمیکنه دادگاه چون میگن اون زمان فرزندی وجود نداشته حق طلاق هم خانوادش قبول نکردن ولی بقیه ش گفتم میخوام

از طرفی به من میگه بیا شهرستان من کارم اینجاست من میگم نه بیا تهران چون اینجا برای دوتامون کار هست ولی شهرستان عملا من بیکار میشم دانشگاهمم اینجاست

حالا مشکل اینجاست که این چون بچه آخره و همه خواهر و برادرانش ازدواج کردن پدر و مادرو انداختن گردن این

این دکتر ببره بیاره دارو بگیره بیارتشون تهران واسه عمل باباشون هیچ کدوم نیومدن فقط این مرخصی گرفته از کارش باباشو آورده میدونم یکی از دلایلی که میخواد من برم شهرستان پدر و مادرشن

بعد گفت قرار بود بریم مشاوره هر وقت خواستی نوبت بگیری باهام هماهنگ کن که سرکار نباشم اونم تازه اگرررر مامان و بابام حالشون خوب بود و کاری نداشتن میام

منم گفتم میخوام نیای تو که از الان اینجوری میکنی به چه امیدی با تو زندگی بسازم عصبانی شدم بلاکش کردم

کار خوبی کردی میخواد ازدواج کنه اما خانوادش نمیخوان

خانوادش با من مشکل ندارن اما می‌خوان همه چی مفت و مجانی تموم بشه مهریه کم باشه خونه نداشته باشه من برم شهرستان هر ثانیه در خدمت پدر و مادرش باشم

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792