2777
2789

من دوساله عروسی کردم بچه ها 

بعد همسرم یه خواهر داره که چندسال از من کوچیکتره 

از نامزدی ما هرجا رفتیم باهامون بوده.و اینم بگم من راضی بودم.چون دختر خوبیه و خوش میگذره 

بعد ازدواجم هرچند وقت میومد خونمون میموند 

ولی همسرم همیییشه جو گیر میشد جلوش یا حرف بدی بهم میزد یا کاری می‌کرد که اون می‌رفت ما بحثمون میشد 

و من کلا دلسرد شدم که بیاد خونمون بمونه

از اون به بعد همیشه به همسرم میگفتم تعارف نکن.پیشنهاد نده.ولی همینکه میریم خونشون میگه فلانی بیا بریم خونه ما.امشب اینطوری شد بیرون بودیم.گفت شب بیا 

منم اصلا اصرار نکردم.چون هم کلی کار دارم فردا.هم با دوستم قرار دارم.شوهرمم میدونه من راضی نیستم.هی گفت هی گفت.اون اومد

منم از اون موقع یخ کلمه با شوهرم حرف نزدم.آخه نمیشه آدم انقدر بی اهمیت باشه که.اولبن بار نیستاااا.صدبار گفتم

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778

جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته

عادت ماهانه

mmmmelina | 30 ثانیه پیش
2791
2779
2792