من واقعا میترسم الان پسرم دوسالو نیمشه
از شیر از مایبیبی گرفتمش
انگاری بی خوابیا انگار هنه سختیاشو یادم رفته همش به بچه فکر میکنم
بعد به این شرایط فکر میکنم که الان واقعا وضع جامعه خوب نیست
بعد جاریم سه تا داره همش باهم بازی میکنن بچه هاش
ولی بچه من تنهاس
میریم خونه مادرشوهرم بچه های اون هوای همو دارن از همه نظر
بعد میبینم بچم تنهاس دلممیگیره