زندگیم رو پای برادر مریضم ریختم که هیچوقت خوب نمیشه
ما دخترهای غمگین شانزده ساله ای بودیم که فکر میکردیم اگر میشد رنگ موهایمان را روشن کنیم ، تکلیفمان هم روشن می شد. ما ، با ماتیک های قایمکی و کابوس های یواشکی و آرزوهای دزدکی . ما و کارت پستال هایِ « سوختم خاکسترم را باد برد ، بهترین دوستم مرا از یاد برد» ... ما و شعرهای دوران مدرسه ، اولین دست نوشته هایی که توی دفتر ِ کوچک یادداشت می نوشتیم و مشاور دیوانه به خیال اینکه این یک نامه برای پسر مردم است از ما می دزدید .ما ، که تمام عمر ترسیدیم دختر بدی باشیم . ترسیدیم مقنعه هایمان چانه دار نباشد و چشم سفید باشیم . ما که توی کتاب هایمان فروغ نداشتیم ، چون فروغ میان بازوان یک مرد گناه کرده بود ، ما فقط یادگرفتیم مثل کبری تصمیم های خوب بگیریم ، و آن مرد ؛ هر که می خواهد باشد . مهم این است که داس دارد…
یکسال پیش هیچ امیدی نداشتم، همه روش ها رو امتحان کردم تا اینکه بعد از کلی درد کشیدن از طریق ویزیت آنلاین و کاملاً رایگان با تیم دکتر گلشنی آشنا شدم. خودم قوزپشتی و کمردرد داشتم و دختر بزرگم پای پرانتزی و کف پای صاف داشت که همه شون کاملاً آنلاین با کمک متخصص برطرف شد.
این همه کاربرا دارن میگن توضیح بده وقتی گنگ صحبت می کنید ما باید چی کار کنیم!چرا نمیگی مشکل برادرت چ ...
از یه طرف میگ داداشم هرجا برم خودش باید منو ببره پس جسمی نیس مشکلش..باز میگ پسرم وضعیت داداشمو نبینه بهتره..آخر نفهمیدیم کدوم وضعیتو نبینه..جسمی یا روحی
طفلک پسرت .. من تا سر خیابونم برم بچه هام دنبالم میان بهونه میگیرن . اونوقت تو برادرت میگه بچتونبین بهش میگه توله . عزیزم وقتی شرایط مالیشو دارید براش پرستار بگیرید برو پی زندگی خودت و بچت .تواین دنیا اول بچه