2777
2789
عنوان

به خاطر بیماری برادرم مجبور شدم زندگی و همسرم رو ترک کنم و طلاق

| مشاهده متن کامل بحث + 196479 بازدید | 1048 پست
اسی عزیزم زندگیت مشکل داشت به نظرم داداشت فقط یه بهونه بوده واسه طلاقت

اره زندگیم خیلی مشکل داشت ولی من تحمل میکردم چون همسرو پسرم رو دوست داشتم 

ما دخترهای غمگین شانزده ساله ای بودیم که فکر میکردیم اگر میشد رنگ موهایمان را روشن کنیم ، تکلیفمان هم روشن می شد. ما ، با ماتیک های قایمکی و کابوس های یواشکی و آرزوهای دزدکی . ما و کارت پستال هایِ « سوختم خاکسترم را باد برد ، بهترین دوستم مرا از یاد برد» ... ما و شعرهای دوران مدرسه ، اولین دست نوشته هایی که توی دفتر ِ  کوچک یادداشت می نوشتیم و مشاور دیوانه به خیال اینکه این یک نامه برای پسر مردم است از ما می دزدید .ما ، که تمام عمر ترسیدیم دختر بدی باشیم . ترسیدیم مقنعه هایمان چانه دار نباشد و چشم سفید باشیم . ما که توی کتاب هایمان فروغ نداشتیم ، چون فروغ میان بازوان یک مرد گناه کرده بود ، ما فقط یادگرفتیم مثل کبری تصمیم های خوب بگیریم ، و آن مرد ؛ هر که می خواهد باشد . مهم این است که داس دارد…

یکسال پیش هیچ امیدی نداشتم، همه روش ها رو امتحان کردم تا اینکه بعد از کلی درد کشیدن از طریق ویزیت آنلاین و کاملاً رایگان با تیم دکتر گلشنی آشنا شدم. خودم قوزپشتی و کمردرد داشتم و دختر بزرگم پای پرانتزی و کف پای صاف داشت که همه شون کاملاً آنلاین با کمک متخصص برطرف شد.

اگر خودتون یا اطرافیانتون دردهایی در زانو، گردن یا کمر دارید یاحتی ناهنجاری هایی مثل گودی کمر و  پای ضربدری دارید قبل از هر کاری با زدن روی این لینک یه نوبت ویزیت 100% رایگان و آنلاین از متخصص دریافت کنید.

نمیدونم بیماری برادرت چی بوده ؟؟؟پدرو مادرت کنارش هستن یانه؟؟؟فقط میدونم پررنگ ترین نقش شما مادر بودن هست و نباید از همسرت و فرزندت به خاطر برادرت چشم پوشی میکردی

اگه مخالف نظرم هستی خواهشا با ادبیات درست ریپلای کن تا منم با احترام ریپلایت کنم ولی اگه بخواهی بی ادبانه صحبت کنی منم یکی میشم لنگه خودت اگه رو حماقتت پا فشاری کردی دیگه جوابت رو نمیدم چون جواب ابلهان خاموشیس🎄🎄🎄 هرجا زندگی برات سخت شد با خودت بگو ان مع العسر یسرا یعنی همراه هر سختی آسانی است این رو خدا برا آرامش دل ما گفت تازه دو بارم پشت هم گفته که ایمانمون قوی تر بشه 🍃🍃🍃من اصلا اسم کاربری رو نگاه نمیکنم پس اگه تو یه تاپیک باهات بحث و جدل کردم  و تو تاپیک دیگه باهات هم رای ببودم و ازت حمایت کردم اصلا تعجب نکن چون من اینجا رو جدی نمیگیرم و در لحظه حال تو سایتم 

وا ول کن جیگر گوشت میدونی خوابه بیداره وی می خواد الان مادرا میفرستن کلاس و...باهاش تمرین میکنن از ک ...

به خاطر مشکلاتی که این مدت پیش اومد امسال بچم رو نفرستادم مدرسه

خودم حالم داغونه

ما دخترهای غمگین شانزده ساله ای بودیم که فکر میکردیم اگر میشد رنگ موهایمان را روشن کنیم ، تکلیفمان هم روشن می شد. ما ، با ماتیک های قایمکی و کابوس های یواشکی و آرزوهای دزدکی . ما و کارت پستال هایِ « سوختم خاکسترم را باد برد ، بهترین دوستم مرا از یاد برد» ... ما و شعرهای دوران مدرسه ، اولین دست نوشته هایی که توی دفتر ِ  کوچک یادداشت می نوشتیم و مشاور دیوانه به خیال اینکه این یک نامه برای پسر مردم است از ما می دزدید .ما ، که تمام عمر ترسیدیم دختر بدی باشیم . ترسیدیم مقنعه هایمان چانه دار نباشد و چشم سفید باشیم . ما که توی کتاب هایمان فروغ نداشتیم ، چون فروغ میان بازوان یک مرد گناه کرده بود ، ما فقط یادگرفتیم مثل کبری تصمیم های خوب بگیریم ، و آن مرد ؛ هر که می خواهد باشد . مهم این است که داس دارد…

اسی من میتونم مریضی و شرایط متشنج ،همراه بیمار بودنو درک کنم ، تو این موارد صحبتی ندارم


ولی مسئله ای که اذیتم کرد تو این تاپیک اینه :چرا برادرتون از تشکیل خانواده شما ناراحته؟این ربطی به ایشون نداره


اگر دوست داری به زندگیت برگردی برگرد و به نظرات بقیه توجه نکن

.

پس کجاست پیش کیه

پیش مادربزرگش

ما دخترهای غمگین شانزده ساله ای بودیم که فکر میکردیم اگر میشد رنگ موهایمان را روشن کنیم ، تکلیفمان هم روشن می شد. ما ، با ماتیک های قایمکی و کابوس های یواشکی و آرزوهای دزدکی . ما و کارت پستال هایِ « سوختم خاکسترم را باد برد ، بهترین دوستم مرا از یاد برد» ... ما و شعرهای دوران مدرسه ، اولین دست نوشته هایی که توی دفتر ِ  کوچک یادداشت می نوشتیم و مشاور دیوانه به خیال اینکه این یک نامه برای پسر مردم است از ما می دزدید .ما ، که تمام عمر ترسیدیم دختر بدی باشیم . ترسیدیم مقنعه هایمان چانه دار نباشد و چشم سفید باشیم . ما که توی کتاب هایمان فروغ نداشتیم ، چون فروغ میان بازوان یک مرد گناه کرده بود ، ما فقط یادگرفتیم مثل کبری تصمیم های خوب بگیریم ، و آن مرد ؛ هر که می خواهد باشد . مهم این است که داس دارد…

منم پنج سال از مادرم که فلج بود نگهداری کردم از سن ۲۲ سالگیم تا ۲۷ سالگیم، تمام زندگیم رو وقفش کردم هیچ تفریحی نداشتم ،با سختی زیاد درس خوندم، قید ازدواج رو کلا زدم، الان که فوت کرده دلم آرومه که حداقل براش کم نزاشتم و از این بابت خیلی راضیم. شما هم توکل کن به خدا، از برادرت مراقبت کن ، خدا خودش بهترین ها رو برات رقم میزنه

نمیدونم بیماری برادرت چی بوده ؟؟؟پدرو مادرت کنارش هستن یانه؟؟؟فقط میدونم پررنگ ترین نقش شما مادر بود ...

دارم میگم مسئله مرگ و زندگی بود و من ازش دور بودم

خیلی ترسیدم

فقط وقتی تو شرایطش قرار بگیری میفهمی چی میگم


ما دخترهای غمگین شانزده ساله ای بودیم که فکر میکردیم اگر میشد رنگ موهایمان را روشن کنیم ، تکلیفمان هم روشن می شد. ما ، با ماتیک های قایمکی و کابوس های یواشکی و آرزوهای دزدکی . ما و کارت پستال هایِ « سوختم خاکسترم را باد برد ، بهترین دوستم مرا از یاد برد» ... ما و شعرهای دوران مدرسه ، اولین دست نوشته هایی که توی دفتر ِ  کوچک یادداشت می نوشتیم و مشاور دیوانه به خیال اینکه این یک نامه برای پسر مردم است از ما می دزدید .ما ، که تمام عمر ترسیدیم دختر بدی باشیم . ترسیدیم مقنعه هایمان چانه دار نباشد و چشم سفید باشیم . ما که توی کتاب هایمان فروغ نداشتیم ، چون فروغ میان بازوان یک مرد گناه کرده بود ، ما فقط یادگرفتیم مثل کبری تصمیم های خوب بگیریم ، و آن مرد ؛ هر که می خواهد باشد . مهم این است که داس دارد…
اسی من میتونم مریضی و شرایط متشنج ،همراه بیمار بودنو درک کنم ، تو این موارد صحبتی ندارمولی مسئله ای ...

چون همسرم خیانت میکرد

برادرم ازش خوشش نمیومد

ما دخترهای غمگین شانزده ساله ای بودیم که فکر میکردیم اگر میشد رنگ موهایمان را روشن کنیم ، تکلیفمان هم روشن می شد. ما ، با ماتیک های قایمکی و کابوس های یواشکی و آرزوهای دزدکی . ما و کارت پستال هایِ « سوختم خاکسترم را باد برد ، بهترین دوستم مرا از یاد برد» ... ما و شعرهای دوران مدرسه ، اولین دست نوشته هایی که توی دفتر ِ  کوچک یادداشت می نوشتیم و مشاور دیوانه به خیال اینکه این یک نامه برای پسر مردم است از ما می دزدید .ما ، که تمام عمر ترسیدیم دختر بدی باشیم . ترسیدیم مقنعه هایمان چانه دار نباشد و چشم سفید باشیم . ما که توی کتاب هایمان فروغ نداشتیم ، چون فروغ میان بازوان یک مرد گناه کرده بود ، ما فقط یادگرفتیم مثل کبری تصمیم های خوب بگیریم ، و آن مرد ؛ هر که می خواهد باشد . مهم این است که داس دارد…
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
داغ ترین های تاپیک های امروز