2777
logo

تبـادل نـظر

تبادل نظر

تبادل نظر

  1.  تبادل نظر
  2.  متفرقه
  3.  عمومی
  4.  به خاطر بیماری برادرم مجبور شدم زندگی و همسرم رو ترک کنم و طلاق
2789
عنوان

به خاطر بیماری برادرم مجبور شدم زندگی و همسرم رو ترک کنم و طلاق

| مشاهده متن کامل بحث + 211028 بازدید | 1063 پست
دیروز
|
00:20
اظهار نظر
مشاهده افراد آنلاین
شما مسئولیت اولت فرزندت بوده چرا رهاش کردی

دلم به حال برادرم سوخت

اما انگار دلسوزی فاییده نداره

خسته شدم از دستش

خودم رو کامل وقف برادرم کردم

ما دخترهای غمگین شانزده ساله ای بودیم که فکر میکردیم اگر میشد رنگ موهایمان را روشن کنیم ، تکلیفمان هم روشن می شد. ما ، با ماتیک های قایمکی و کابوس های یواشکی و آرزوهای دزدکی . ما و کارت پستال هایِ « سوختم خاکسترم را باد برد ، بهترین دوستم مرا از یاد برد» ... ما و شعرهای دوران مدرسه ، اولین دست نوشته هایی که توی دفتر ِ  کوچک یادداشت می نوشتیم و مشاور دیوانه به خیال اینکه این یک نامه برای پسر مردم است از ما می دزدید .ما ، که تمام عمر ترسیدیم دختر بدی باشیم . ترسیدیم مقنعه هایمان چانه دار نباشد و چشم سفید باشیم . ما که توی کتاب هایمان فروغ نداشتیم ، چون فروغ میان بازوان یک مرد گناه کرده بود ، ما فقط یادگرفتیم مثل کبری تصمیم های خوب بگیریم ، و آن مرد ؛ هر که می خواهد باشد . مهم این است که داس دارد…
1403/10/07
|
00:22
چی شده عزیزم مگه شهر دیگه بودی

بله

ما دخترهای غمگین شانزده ساله ای بودیم که فکر میکردیم اگر میشد رنگ موهایمان را روشن کنیم ، تکلیفمان هم روشن می شد. ما ، با ماتیک های قایمکی و کابوس های یواشکی و آرزوهای دزدکی . ما و کارت پستال هایِ « سوختم خاکسترم را باد برد ، بهترین دوستم مرا از یاد برد» ... ما و شعرهای دوران مدرسه ، اولین دست نوشته هایی که توی دفتر ِ  کوچک یادداشت می نوشتیم و مشاور دیوانه به خیال اینکه این یک نامه برای پسر مردم است از ما می دزدید .ما ، که تمام عمر ترسیدیم دختر بدی باشیم . ترسیدیم مقنعه هایمان چانه دار نباشد و چشم سفید باشیم . ما که توی کتاب هایمان فروغ نداشتیم ، چون فروغ میان بازوان یک مرد گناه کرده بود ، ما فقط یادگرفتیم مثل کبری تصمیم های خوب بگیریم ، و آن مرد ؛ هر که می خواهد باشد . مهم این است که داس دارد…
1403/10/07
|
00:22

یکسال پیش هیچ امیدی نداشتم، همه روش ها رو امتحان کردم تا اینکه بعد از کلی درد کشیدن از طریق ویزیت آنلاین و کاملاً رایگان با تیم دکتر گلشنی آشنا شدم. خودم قوزپشتی و کمردرد داشتم و دختر بزرگم پای پرانتزی و کف پای صاف داشت که همه شون کاملاً آنلاین با کمک متخصص برطرف شد.

اگر خودتون یا اطرافیانتون دردهایی در زانو، گردن یا کمر دارید یاحتی ناهنجاری هایی مثل گودی کمر و  پای ضربدری دارید قبل از هر کاری با زدن روی این لینک یه نوبت ویزیت 100% رایگان و آنلاین از متخصص دریافت کنید.

بهش پرستار میگرفتین

گرفتم

صبح تا بعد از ظهر که سرکار هستم پرستار پیشش هست

بعد از سرکار میترسم تنهاش بذارم چون میگه خودت پیشم بمون

ما دخترهای غمگین شانزده ساله ای بودیم که فکر میکردیم اگر میشد رنگ موهایمان را روشن کنیم ، تکلیفمان هم روشن می شد. ما ، با ماتیک های قایمکی و کابوس های یواشکی و آرزوهای دزدکی . ما و کارت پستال هایِ « سوختم خاکسترم را باد برد ، بهترین دوستم مرا از یاد برد» ... ما و شعرهای دوران مدرسه ، اولین دست نوشته هایی که توی دفتر ِ  کوچک یادداشت می نوشتیم و مشاور دیوانه به خیال اینکه این یک نامه برای پسر مردم است از ما می دزدید .ما ، که تمام عمر ترسیدیم دختر بدی باشیم . ترسیدیم مقنعه هایمان چانه دار نباشد و چشم سفید باشیم . ما که توی کتاب هایمان فروغ نداشتیم ، چون فروغ میان بازوان یک مرد گناه کرده بود ، ما فقط یادگرفتیم مثل کبری تصمیم های خوب بگیریم ، و آن مرد ؛ هر که می خواهد باشد . مهم این است که داس دارد…
1403/10/07
|
00:23
الان نفهمیدم از کدومش پشیمونی؟!

از همه چیز

ما دخترهای غمگین شانزده ساله ای بودیم که فکر میکردیم اگر میشد رنگ موهایمان را روشن کنیم ، تکلیفمان هم روشن می شد. ما ، با ماتیک های قایمکی و کابوس های یواشکی و آرزوهای دزدکی . ما و کارت پستال هایِ « سوختم خاکسترم را باد برد ، بهترین دوستم مرا از یاد برد» ... ما و شعرهای دوران مدرسه ، اولین دست نوشته هایی که توی دفتر ِ  کوچک یادداشت می نوشتیم و مشاور دیوانه به خیال اینکه این یک نامه برای پسر مردم است از ما می دزدید .ما ، که تمام عمر ترسیدیم دختر بدی باشیم . ترسیدیم مقنعه هایمان چانه دار نباشد و چشم سفید باشیم . ما که توی کتاب هایمان فروغ نداشتیم ، چون فروغ میان بازوان یک مرد گناه کرده بود ، ما فقط یادگرفتیم مثل کبری تصمیم های خوب بگیریم ، و آن مرد ؛ هر که می خواهد باشد . مهم این است که داس دارد…
1403/10/07
|
00:23
پدرو مادرت نمیتونستن ازش مراقبت کنن یا خواهر و برداری دیگه نوبتی کمک کنن

نه

ما دخترهای غمگین شانزده ساله ای بودیم که فکر میکردیم اگر میشد رنگ موهایمان را روشن کنیم ، تکلیفمان هم روشن می شد. ما ، با ماتیک های قایمکی و کابوس های یواشکی و آرزوهای دزدکی . ما و کارت پستال هایِ « سوختم خاکسترم را باد برد ، بهترین دوستم مرا از یاد برد» ... ما و شعرهای دوران مدرسه ، اولین دست نوشته هایی که توی دفتر ِ  کوچک یادداشت می نوشتیم و مشاور دیوانه به خیال اینکه این یک نامه برای پسر مردم است از ما می دزدید .ما ، که تمام عمر ترسیدیم دختر بدی باشیم . ترسیدیم مقنعه هایمان چانه دار نباشد و چشم سفید باشیم . ما که توی کتاب هایمان فروغ نداشتیم ، چون فروغ میان بازوان یک مرد گناه کرده بود ، ما فقط یادگرفتیم مثل کبری تصمیم های خوب بگیریم ، و آن مرد ؛ هر که می خواهد باشد . مهم این است که داس دارد…
1403/10/07
|
00:23
دلم به حال برادرم سوختاما انگار دلسوزی فاییده ندارهخسته شدم از دستشخودم رو کامل وقف برادرم کردم

این اشتباهه برگرد سر زندگیت پسرت بزرگ کن

شما مسئول بچه تی نه برادرت 

چند وقته اون طفل معصوم رهاش کردی دختر

اخه چطور این تصمیم مزخرف گرفتی



1403/10/07
|
00:23
کی طلاق گرفتی

پارسال

ما دخترهای غمگین شانزده ساله ای بودیم که فکر میکردیم اگر میشد رنگ موهایمان را روشن کنیم ، تکلیفمان هم روشن می شد. ما ، با ماتیک های قایمکی و کابوس های یواشکی و آرزوهای دزدکی . ما و کارت پستال هایِ « سوختم خاکسترم را باد برد ، بهترین دوستم مرا از یاد برد» ... ما و شعرهای دوران مدرسه ، اولین دست نوشته هایی که توی دفتر ِ  کوچک یادداشت می نوشتیم و مشاور دیوانه به خیال اینکه این یک نامه برای پسر مردم است از ما می دزدید .ما ، که تمام عمر ترسیدیم دختر بدی باشیم . ترسیدیم مقنعه هایمان چانه دار نباشد و چشم سفید باشیم . ما که توی کتاب هایمان فروغ نداشتیم ، چون فروغ میان بازوان یک مرد گناه کرده بود ، ما فقط یادگرفتیم مثل کبری تصمیم های خوب بگیریم ، و آن مرد ؛ هر که می خواهد باشد . مهم این است که داس دارد…
1403/10/07
|
00:24

کاری ندارم منم ریختم به پای خانوادم و...حمالی مردم اخر بابام اینا لگد میزدن تو شکم بچه چهارساله حتی کوچیکتر حمله میکردن الانم پنج سالش بهش لجن و کثافت و...میگن تا شلوغ می‌کنه به نظرم اولویت میذاشتی رو زندگیت غم رو غم برادرت نمیذاشتی بهتر بود قضاوت نمیکنم منظورم اینه اولیتت دل زندگی خودت می‌بود بهتر بود هرچند حودت بهتر میدونی

دلم پر از غمه ولی با یه صلوات برای بچم و زندگیمو نورانی کنید،دلیل صلوات انحراف چشم بچمه دوسالشه،خدایا معجزه ای این بچرو دادی خودتم خوبش کن،زندگی با یه شوهر پارانوئیدی سخته ولی من باید بجنگم برای آینده بچم هیچ چیز مهم تر از بچم نیست.دوستم @هناسه۱۳۷۳.نمیام اینحا چون گوشی ندارم دلتنگ دوری از روژینم
1403/10/07
|
00:24
مشکل ش چیهاگه دلت راضی بود یه این کار ،نگران نباش انشاالله خدا درست می‌کنه برات

خدا اگر میدید که به این روز نمی افتادم

ما دخترهای غمگین شانزده ساله ای بودیم که فکر میکردیم اگر میشد رنگ موهایمان را روشن کنیم ، تکلیفمان هم روشن می شد. ما ، با ماتیک های قایمکی و کابوس های یواشکی و آرزوهای دزدکی . ما و کارت پستال هایِ « سوختم خاکسترم را باد برد ، بهترین دوستم مرا از یاد برد» ... ما و شعرهای دوران مدرسه ، اولین دست نوشته هایی که توی دفتر ِ  کوچک یادداشت می نوشتیم و مشاور دیوانه به خیال اینکه این یک نامه برای پسر مردم است از ما می دزدید .ما ، که تمام عمر ترسیدیم دختر بدی باشیم . ترسیدیم مقنعه هایمان چانه دار نباشد و چشم سفید باشیم . ما که توی کتاب هایمان فروغ نداشتیم ، چون فروغ میان بازوان یک مرد گناه کرده بود ، ما فقط یادگرفتیم مثل کبری تصمیم های خوب بگیریم ، و آن مرد ؛ هر که می خواهد باشد . مهم این است که داس دارد…
1403/10/07
|
00:24

برادرت بی کس هست..بیمار وتنها..قطعا بهترین کار که خواهر میتونست انجام بدی را دادی..همسرت باید کمکت میکرد

کنیز فاطمه ام....یه صلوات واسه خوب شدن حال همه مریض ها..من حقیر هم دعا کنید.لایک کنیدم صلوات را واسه سلامتی جگر گوشه هاتون میفرستم

1403/10/07
|
00:24
به روز رسانی
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778

جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته

کرمانیااا

81shahrzadam | 20 ثانیه پیش

اورتودنسی نامریی

اذینا | 31 ثانیه پیش

اونایی که رمان میخونن بیان ببینم اسم این رمان رو نمیدونن

fatemeh_jonnnn818811 | 1 دقیقه پیش
بیشتر ببینید
2791
2779

تاپیک های به روز شده

چندش بازیای تازه عروس دامادا😟

حالا بچتون دختر شد یا پسر ؟ خخخ
1 دقیقه پیش

دلم شوهر می خواهدددددد شوهرررر

عع چیه مگ واقعیت
1 دقیقه پیش

آبجیم مامان و بابام رو تو رابطه دیدههههه 🤐🤐

بابا چرا باید لخت بشه ومامان وماساژ بده ...
1 دقیقه پیش
بیشتر ببینید
2792
پربازدیدترین تاپیک های امروز
چندش بازیای تازه عروس دامادا😟
توسط   ze123  |  11 ساعت پیش
به خاطر بیماری برادرم مجبور شدم زندگی و همسرم رو ترک کنم و طلاق
توسط   کاررلا  |  1 روز پیش
خجالتهای اوایل عقدبیاین بگین دلمون واشه😄
توسط   آبجی_فاطمه_ام  |  2 روز پیش

داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته

سلام یا صاحب الزمان💚🌱 ختم صلوات داریم به نیت تعجیل تو ظهور و سلامتی آقا♡

گل_پاییز_ام | 21 ساعت پیش

به خاطر بیماری برادرم مجبور شدم زندگی و همسرم رو ترک کنم و طلاق

کاررلا | 1 روز پیش

چندش بازیای تازه عروس دامادا😟

ze123 | 11 ساعت پیش
بیشتر ببینید
داغ ترین های تاپیک های امروز
دامادمون گفت مهریه نمیدم
توسط   jeidodod  |  11 ساعت پیش
بچه عا شما از قیامت نمیترسیدد🥲🤔🤔🤔
توسط   zahra____zz  |  9 ساعت پیش
برادرم یه دختری پیدا کرده
توسط   ___ماهور___  |  7 ساعت پیش

امروز با کلینیک

پرسش و پاسخ

پرخاشگری کودک سه و نیم ساله

پرسش و پاسخ

کی می تونم تست بارداری بدم؟

پرسش و پاسخ

آیا باردار هستم؟
ورود به کلینیک