2777
2789
عنوان

بیاین یه چیز خنده دار بگم 😂

155 بازدید | 15 پست

با مامانم رفته بودیم بازار که مامانم کفش بخره ، بعد مامانم فوق مهربون ازیناس که عزیزم از دهنش نمیافته ، فروشنده هم یه آقای مسن همسن بابام ، یکمم عجله داشتیم مامانم دو سه تا کفش پوشید نپسندید دفعه آخر چشمش یه کفش رو خیلی گرفت هول شد به فروشنده گفت حالا که انقد زحمتتون دادم اون یکی هم بیارین عزیزم 😱، بعد آقاهه بیشعور یه لبخند شیطانی زد و گفت چشششم 😉، وااای منو میگی نمیدونستم چیکار کنم فقط خودمو انداختم بیرون روده بر شده بودم از خنده ، مامان بیچارمم رنگش مثه گچ شد و اومد بیرون ، تا سه ساعت به خودش نیومده بود انقد که خجالت زده شد ، حالا جالب اینه مامانم دلش پیش اون کفشه مونده چندجا هم رفتیم ندیدیم از اون نمونه .... هنوز زیرلب میشنوم آروم میگه خاک تو سرم 😁😁

بانوی کورد 👸

یکسال پیش هیچ امیدی نداشتم، همه روش ها رو امتحان کردم تا اینکه بعد از کلی درد کشیدن از طریق ویزیت آنلاین و کاملاً رایگان با تیم دکتر گلشنی آشنا شدم. خودم قوزپشتی و کمردرد داشتم و دختر بزرگم پای پرانتزی و کف پای صاف داشت که همه شون کاملاً آنلاین با کمک متخصص برطرف شد.

اگر خودتون یا اطرافیانتون دردهایی در زانو، گردن یا کمر دارید یاحتی ناهنجاری هایی مثل گودی کمر و  پای ضربدری دارید قبل از هر کاری با زدن روی این لینک یه نوبت ویزیت 100% رایگان و آنلاین از متخصص دریافت کنید.

اون آقا مغزش معیوبه 😐😂

منم مامانم به معلم داداشم پیام داده بود نوشته بود چشم عزیزم 

بابامم فکر کرده معلم داداشم آقاست یهو گفت چرا نوشتی عزیزم

مامانمم میگفت چرا ننویسم خلاصه ی وضعی بود😐😂

وقتی دری بسته می شود در دیگری باز می شود،ولی آنقدر با تاسف به درهای بسته نگاه میکنیم که از درهای باز شده غافل میمانیم!!                                                                                 وینستون چرچیل.

یاد دوستم افتادم رفتیم از معاون مدرسه ی چسب بگیرم اقاهه (معاون) جون بود تقریبا برگشت گفت امینی  دوستم برگشت گفت جاانم عزیزم من در خروجیو پیدا نمیکردم ع خجلللت🤣🤣

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792