حذف کردید
چه حسی داشتید
ازادی
حذف نکردم هنوز
فعلا حذف نکردم
حذف نمیشه لعنتی همیشه تو راه پله مثل عزرائیل جلوم سبز میشه سگ تو روحش
مطمئن نبودم اخرین باره.
ولی انگار اخرین بار بود
هم نزدیک ترین و تنها رفیق صمیمی ام بود
هم میشه گفت سمی ترین آدم زندگیم
نزدیک سه سال فقط عذابم داد و نمی‌تونستم دل بکنم
به مرور به خودم اومدم دیدم حسی ندارم بهش
گفتم بهش و تمومش کردم
حس خاصی نداشتم انگار تموم شد اون آدم برام
دیگه هیچی مربوط بهش برام اهمیتی نداره
مات بودم دو دل بودم تردید وجودمو گرفت
غم
خشحالم
تازگیا خاهرمو حذف کردم. دیگم نمیخام ببینمش. کمبود محبت داره ازشوهرش دوتام بچه داره.
ازم کوچیکتره.
شوهرم چشم چرونه و اون میدونه.
از عمد میاد جلو شوهرم عشوه میکرد میرقصید . من رو ضایع میکرد. منم یبار جلوش واستادم. گفتم دیگه نمیخام جلوی منوشوهرم ببینمت.
گفتم برو خلاتو با یه مرددیگه پرکن.
میدونم شوهرم کرم داره ، اما اون خاهرمه نباید به من خیانت میکرد وقتی میدونه هدف شوهرمن چیه.
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز