آره
چرا با یکی از رفیقام دوست شدم و عمرم رو به فنا دادم
ما رفیق های صمیمی ۹ ساله بودیم
من نمیرفتم باهاش بیرون چون گوشی بچه هارو چک میکرد خیلی فضول بود
منم دلم نمیومد بهش نه بگم
یبار رفتم گوشی رو دادم ولی همه چیش قفل بود تهش پشیمون شد داد گوشیو
خیلی منت میزاشت
کلا ساندویچ میگرفت چهار قسمت میکردیم میخوردیم هی منت میزاشت
با اینکه کلی کار براش کردم هنوزم به روش نمیارم با اینکه ارتباطمون قطع هست
سعی میکرد با ما نثل برده هاش رفتار کنه
خیلی سعی کردم دوستام رو هم نجات بدم ولی باز وارد بازیش شدن
پشیمونیم این بود که چرا باهاش دوست شدم