کلا دوتا بچه ایم که دختریم بابام دختر داشتنو ننگ میدونه میگ هر کی دختر داره بدبخته . بعد خاهرم ک بچه اوله وقتی بابام نگاهش میکنه ی جوری با نفرت که من خاهرمو ب ی بهونه میکشونم تو اتاق . حتی ب مامانم گفت من اینو میکشم هیچی پام نیس ب خودمم گفته خاهرتو میکشم . ولی همیشه با خودم میگم حق من این نبود که تو همچین خانواده ایی باشم
یکسال پیش هیچ امیدی نداشتم، همه روش ها رو امتحان کردم تا اینکه بعد از کلی درد کشیدن از طریق ویزیت آنلاین و کاملاً رایگان با تیم دکتر گلشنی آشنا شدم. خودم قوزپشتی و کمردرد داشتم و دختر بزرگم پای پرانتزی و کف پای صاف داشت که همه شون کاملاً آنلاین با کمک متخصص برطرف شد.
من این سرنوشت رو پذیرفتم، همه دردامو پذیرفتم، تمام اشکامو، تنهاییامو، ترسامو و خودمو و نبودنش رو هم پذیرفتم، پذیرفتم که لایق عشق نیستم پذیرفتم که باید قوی باشم انقدر قوی شدم که دیگه حس میکنم زن نیستم یه مرد دلشکسته مبارز شده ام دختر بچه درونمو کشتن روحیات لطیفم شکستن دیگه من زن نیستم من دیگه هیچ احساسی ندارم من ادامه میدم چون چاره ای جز ادامه ندارم همه چیزایی که باید میشد نشد به وقتش و من پژمرده شدم🥀نی نی سایت مرحم تنهایی من😃🖤